تازه دفعه اولشم نبود بخدا
مثلن میگفتن بریم فلان جا غذا میگفت نه فلان غذا نمیشه خوب نیست بریم اونجا
چند بارم گوش دادیم
یه جاییم وسط راه همون سرپایی صبحونه خوردیم
هی گفت نشد نیمرو بزنیم با اینا معده درد میشم نمیتونم بخورم
زن و شوهر تو مسافرت بحث و دعوا کنن
دورشونو خط میکشم .برای مسافرتهای بعدی
هر مشکلی دارن باید رعایت اطرافیانو بکنن
بقیه اعصابشون بهم میریزه
چه زن تو ک* ن نرویی مگه بقیه بچه نداشتن ؟ ادم نیستنس اونا عوقم گرفت از اخلاقش
اخه دقیقا اینا اینطوری بودن مخصوصا یکی از دایی خای مامانم
الانم مراسم های یلدا و ... انتظار دارن ما خچراکی بگیریم جا اماده کنیم اونا زنگ میزنن که فلانی کجاس؟ یعنی هیچچچ خرج و کاری حاضر نیستن انجام بدن
حالا ناراحت هم میشن اگه نبریشون اولاش شاسد اینطور بود الان دیه هر خانواده‌ای خپدش دیگه راحت ادم به زندگیش میرسه سفر الان بهمون خوش میگذره حال میکنیم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز