از مرد یا زنی که منافع رفیقاش رو به منافع خانوادش ترجیح بده متنفرم. نشسته تنها غذا خورده ادم بی درک.
چقد شوهرش بی غیرته
حالم بهم خورد
مرده مدام تکرار که نگفتم دوتا با هم نیار
نگفتم ول کن
نگفتم مسافرت با بچه سخته نق نزنی بعدن
مدام میگفت اخه دفعه اولش نیست هر وقتم با خانواده خودش میریم اینا عادتشونه یکی از یکی ادایی تر
وسط مسافرت باید مادرش پاشه سه مدل غذا بزاره
دیگه اخراش شوهرم و یکی دیگه از دوستاش یکم سره مرده داد و اینا کردن ساکت شد رفت تو اتاق
فرداشم جمع کردیم اومدیم
یه لایک کنید بعدا بیام بخونم
چقدر سخت گرفته
ماهی دوست نداشته بال و کتف
هیچکدوم دوست نداشته مینست شما مییخوردین بعد سر راه برگشتنه یه غذا دیگه یا ساندویچ میخرید برای خودش
از بقالی میگفت ساندویچ آماده
به نظرم موضوع غذا نبوده
یا من اشتباه میکنم؟
جفتشون مقصر بودن.
من دلم بحاله زنه سوخت..واقعا سفر با بچه کوچیک اونم دوتا اونم تو دوران شیردهی سخخخختههههه..من خودم بچم ۷ماهشه شاید در حد دوسه روز تا الان رفتم خونه بابام و پدرشوهرم تموم
مسافرت کوفت شد که
والا با بچه کوچیک مسافرت طولانی اشتباهه ادم خسته میشه کم میاره
چه بد زن و شوهر باهم مشکلات خونوادگیشونو سفره کردن
هردو مقصرن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز