2777
2789
عنوان

با شوهرم دعوا کردم

354 بازدید | 45 پست

سه ماهی هست که ازدواج کردیم از همون اول اختلاف ها ی اخلاقی داشتیم کلا اون خیلی مذهبی هست چادر دوست داره اما من نه بعد بخدا قسم لباس هام گشاده اصلا یکمم از جلو موهام در میاد با اینکه فقط هفده سالمه دیشب حمله عصبی گرفتم افتضاح من خیلی حساسم تحمل دعوا ندارم اصلا دیشب کل بدنم می‌لرزید فقط جیغ میزدم و گریه میکردم حالم خیلی بد بود بم میگه حجاب کن مانتو بلند بپوش من مانتوم کوتاه پایین تر باسن اما گشاده تازه با شلوار بگ می‌پوشم دیونم کرده سر چیز های علکی حرصم رو در میاره خواستم به پدرم زنک بزنم سرم داد میزنه خواست گوشیم رو بشکونه دلم میخواد بمیرم من فقط هفده سالمه خدا می‌دونه دیشب چه حالی بودم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

وقتی میگیم ازدواج توی سن کم بده بعد یه عده یقه میدرن که نهههههههههههه چرا میگین بده واسه همینه یه موضوع به این سادگی اینجوری پیچیده میشه. عزیزم فقط با گفتگو حلش کن قهر بدترین راه حله

فقط 13 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

وا  ب خرفش گوش کن خواهر     شوهرته   بنظرم مرد خوبی ک هاشا نمیکنه مثلا خواستی ب بابات زنگ بزنی  اجازه نداده ـ قدر زندگیتو بدون   

مرد خوب نعمته و توجه کن ب حرفاش 

حجاب جیز بدی نیس

 ترجیځ  میدم  با آقایون این سایت  مشورت وراهنمای بگیرم ولی با  خانم های عقه باز پر ادعا  .مال.و تیتیش مامانی . خانم های ک ادعا برازندگی  دارند ک سنگ تموم میزارن مثلا ب خودشون .بابا خودت جمع کن  لامصب  نمیخا پز بدی براممممم یه شلوار گل منگولی پوشیده اوندی تو سایت زر زر میکنی . مثلا فهمیده هستی معلوم اززکدوم رگ ریشه ای  🙏  این فقد برلی خانوم های   بی وجدان 👿 کاربر هاچ بک سابق میدونم ک دیگ ب این ماشین نمیرسم قیدشو زدم😭😭ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگر ب فا......ال  نیک بگیرم شاید یک درصد بگم  به این ماشین ب دعاهای شما میرسمـ     🙏
چرا زود ازدواج کردی عزیزم

سنتی بود من چیزی حالیم نبود بعد عقد متوجه شدم چه غلطی کردم خودم رو به درو دیوار کوبیدم نمیخوامش اما طایفه ای جمع شدن گفتن نمیشه اجازه ندادن بابام پشتم بود اما وقتی طایفه شوهرم اومد نتونست جلوشون رو بگیره دیگه نمی توانم دیشب فقط میخواستم بمیرم اینقدر سرم رو کوبیدم به دیوار 

خواهر خوب و عزیزم

تک تک متن هات و خوندم و انگار برگشتم به پونزده سال پیش خودم 

آنقدر کم سن بودم که وقتی پدر شوهرم یا بقیه خانوا‌ه شوهرم حرفی میزدن حمله عصبی بهم دست میداد 

متاسفانه ازدواج زود هنگام همچین مشکلاتی داره 

اشتباهی که کردم این بود که با خانواده م در جریان نزاشتم 

و الان نتیجه ش شده تیک عصبی که گرفتم 

بنظرم حتما حتما مشکلت رو با خانواده ت مطرح کن 

شهریارا گو دل از ما مهربانان مشکنید🦋 ورنه قاضی در قضا نامهربانی می‌کند 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز