سه ماهی هست که ازدواج کردیم از همون اول اختلاف ها ی اخلاقی داشتیم کلا اون خیلی مذهبی هست چادر دوست داره اما من نه بعد بخدا قسم لباس هام گشاده اصلا یکمم از جلو موهام در میاد با اینکه فقط هفده سالمه دیشب حمله عصبی گرفتم افتضاح من خیلی حساسم تحمل دعوا ندارم اصلا دیشب کل بدنم میلرزید فقط جیغ میزدم و گریه میکردم حالم خیلی بد بود بم میگه حجاب کن مانتو بلند بپوش من مانتوم کوتاه پایین تر باسن اما گشاده تازه با شلوار بگ میپوشم دیونم کرده سر چیز های علکی حرصم رو در میاره خواستم به پدرم زنک بزنم سرم داد میزنه خواست گوشیم رو بشکونه دلم میخواد بمیرم من فقط هفده سالمه خدا میدونه دیشب چه حالی بودم