یکی دیگه ام یادم اومدم از بابام خجالت میکشیدم شدید ...
روز جمعه ای بود مدرسه تعطیل بود بابامم خونه بود میخواستم برم حموم لباسامو جمع کردم زیر بغلم بدو از حال رفتم سمت حموم نگو لباس زیرم وسط راه افتاده و متوجه نشدم خلاصه داخل نرفته بودم که داداشم اومد داد زد این کلاه برا کیه افتاده زمین تا برگشتم ببینم چی میگه دیدم بابام سرشو از اتاق اورد بیرون که ببینه کلاه برا کیه... و واضح دید😐😑
سرتونو درد نیارم اونی که افتاده بود معلوم شد مال منه بخت برگشته ست 😅🤣😂داداشم کوچیک بود اون موقع نمیدوست سوتین چیه میگفت کلاه😅