من رو پسر مغازه داشت تو بازار کلا یک دفه دیدمش دیگ ندیدمش، اون یک دفه هم با مامانم، دختر تا شیش ماه جمع نمی‌شدم 😂😂عطری بود عطر هم نه اسپری خوشبو کننده هوا بود،، چیشد ک اون میزدم یاد اون یارو می‌افتادم 😂😂 قسمت نشد یک کلمه حرف بزنیم 😂
طرف منو بچه میدید همسایه بود یکسال ی خونه بود همش مرد و پسر میومد میرف مشکوکم بودن😂حس میکنم خلافکاری چیزیم بودن خلاصه بعد سه چهار سال دیدم تو مسیر مدرسمون خونه اجاره کرده باورت میشه خوشش اومده بود ازم بعد من عین خیالم نبود🤣
میشه بیاید تاپیکم ب کمک نیاز دارم
تو گوشیمه ، پین داره
چیز خاصی ننوشتم بیشتر یادداشت هست تا خاطره ، البته همون یادداشت ها چیزایی هستن که باید سکرت بمونن
اونایی هم که خاطره بوده برای وقتی بوده که حال خیلی بدی داشتم و با خودم درددل کردم ، دو سه تا هم بیشتر نیست
پسرخالەم میخواست بهم تعرض کنە،نتونست
نامە نوشتم براش فحش بارونش کردم،خواهرم دیدە بود خوندە بودش فهمید
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز