ازدواج بدون رضایت خانواده پسر

میدونه بهش علاقه دارید میخواد شمارو تحت فشار بذاره 

من کلی شرایط خودمو گفتم بیا بزن 

حتما سعی کن مادر تو راضی کنی اگه میتونی بیخیال اون دختر شو بهترش نصیبت میشه اگه هیچ جوره نمی تونی ازش دل بکنی و مادرت هم ازون آدمای سرسخت  و دیکتاتوره به عاقبتش فکر کن که تموم مشکلات رو باید یه تنه به دوش بکشی و هیچ کس بعدا پشتت نیست و  لاقل  قبل از عقد خانم تو مجبور کن بیاد پیش مادرت و ازش اجازه بگیره برای عقد کنان و سعی کنید دل مادرتون رو هرجور هست حتی یه خورده هم شده راضی کنید بعد عقد کنید 

خب پسر من وقتی تب عشقت بخوابه وهوست فرو کش کنه عشق مادر فرزندی میجوشه فکر کردی بعد چیکار باید بکنی

آخ خدا🥺پسرمو ازم گرفتی چیه😔

نمیره کسی دوست داشته باشه میمونه...اگه رفت بدون دوست نداشته ...ازدواجه خودم حاصلِ مخالفته جفت خانواده ها بود تهشم ک خب انقددد مشکل داره پیش میاد ک دور از ذهن...

بشین با دختره رک و قشنگ حرف بزن بعد بشین با حالت اروم و مجاب گرانه با مادرت صحبت کن تهش ینفرو ک مادرت قبولش داره واسطه کن باهاش حرف بزنه

من اصلا تندی تو نوشتم نبود .

تو این برداشتو کردی.

بنده خدا شوهرت باید تو رو ترجیح بده دیگه وگرنه میزنیش

اگه عاشقت باشه صبرمیکنه سه سال چیزی نیست

همسر من به زور خانوادشو اورد ولی آورد

از شمام کوچیکتر بود ولی نذاشت اونا براش تصمیم بگیرن 

علت مخالفت خانواده ش و مخصوصا پدرش این بود که فقط ازدواج فامیلی رو قبول دارن و نمیتونن به غریبه اعتماد کنن 

من خیییییلی اذیت شدم ولی خب مادرشوهر من با وجود تفاوت بسیاااری که با من داره خداروشکر زندگی خراب کن نیس و دل بچه ش هم براش مهمه

الانم با وحود گذشت یک سال از عقدمون خانواده همسرم منو دوس دارن و بهم احترام میذارن

گرچه از اولم بی احترامی ناجوری نکردن ولی خب یه سری رفتارا برای من سخت بود

منم خواستگار زیاد داشتم از خانواده های خوب و موقعیتای خوب انگار هی پیش خانوادم شرمنده بودم که اینجوری انتخاب کردم

در کل سخته خیلی سخته

شما لطفا با این خانوم ازدواج نکن آقای محترم مادرتون زندگی اون دخترو سیاه میکنه وقتی مادرتون راضی نیستن لطفا این ازدواجو کنسل کنید به خودتونم میخوره ادمی باشید که مامانتون بهتون بگه برو گوشه دیوار بمیر میمیرید پس....

درسته ولی شوهرمن داره میبینه خانوادش چکارمیکنن ولی بخاطروابستگی خودش ب خانوادش منوله کرد

اره عین این حرفارو بم زد بخدا...تازه اوایل پیام میداد میگف ما عروس خیابونی نمیخایم پسرم غلط کرده با تو...

هعییی انقد حرف شنیدم ازش حتی همین الانم تا منو میبینه شروع میکنه طعنه