من یادمه بچه بودم کلاس سوم به پسره بی ادب تو روستا بودیم منو از پشت گرفت و خیلی اذیتم کرد من افسردگی شدید گرفته بودم و از ته دل دعا کردم بمیره بعد چندسال ک از اون روستا رفتیم خبردار شدم که مرده اونم تو بدترین حالت و بی دلیل پسره 15 سالش بود و طوری بوده که از خواب پریده گفته من هیچیز نمیبینم همه چی سیا شده کور شدم بعدم گفتن جاییت درد میکنه اونم گفته نه و تا خواستن برسوننش بیمارستان فوت کرده خیلی پشیمون شدم خیلی خیلی ولی اون موقع من بچه بودم و تخت فشار😔💔
برای شما پیش اومده؟
اگ اره چطور دعا کردین مولا چه موقع سر نمازی شب روز یا..؟؟