همون لحظه که نشسته بودم تو ماشین و لج کردم گفتم نمیام حس و حالم رو خراب کردی دلم نمی‌خواهد عکس بگیرم و برم اونجا منو تهدید که به مامانت زنگ میزنم خودمم میرم خونه مامانم خیلی از این حرفش ناراحت شدم گفتم بدرک برو الهی بمیری بهم میگه تو چرا اینجوری هستی مثل بچه هایی خودشم اخلاقش یهو گند میشه مثل باباش اومدم خونه چایی دم کرد التماس کرد که ببخشم ولی نمیتونم ببخشمش میخام یه هفته باهاش حرف نزنم حس امروزم رو خراب کرد
ببین ام نمیتونم بگم تقصیر شماس ولی تقصیر شوهرتونم نیست وقتی تصور میکنم قضیرو که اون پشت داشتن بوق میزدن و شوهرتونم نتونسته پارک کنه خوب عصبانی شدنش منطیقه و با عصبانیت گفته بشینی شما هم نمیدونستی چرا عصبانیه بهش گفتی بی عرضه اشغال و بعدش زدی زیر گریه و مردمم نگاتون میکردن و شوهرتون عصبانی تر شده ولی دیگه نخواسته ماجرارو کش بده به همین خواسته که این ماجرا رو فراموش کنید و از منظره لذت ببرید ولی شما قهر کردی و الان بنظرم اخر شب که خواستید بخوابید باهاش بایه حالت سردی حرف بزنید و فردا کم کم باهاش بهتر رفتار کنید این نظر من بود
قهر نباش عزیزم ،چیزی نشده که...بعدش هم تقصیر شما بود که بااون لحن با شوهرت حرف زدی....اصلا پارک دوبل به عرضه ربطی نداره ی کم مهارت میخاد..حال اونجا هم تنگ بوده بنده خدا نتونسته..اشکالش چیه؟؟سر هیچ و پوچ الکی اوقات خودتونو تلخ کردین و روزتونوبه بطالت گذروندین....به شوهرت بگو ی روز دیگه بریم
چه رفتار بچگانه ای...
وقتی میفهمی رفتارت بچگانه والکی بوده که دیگه شوهرت واسه قهرکردنات نه تنها التماست نمیکنه بلکه دیگه هرچی قهر کنی برات تره هم خورد نمیکنه
قهرو دعواهارو بذاربرای موقعیت های مهم تر که نازکش داشته باشی دختر
اره بیشتر از همه از این می‌سوزم که روزمون به بطالت رفت الان شنبه هم باید بریم سرکار خیلی ناراحتم امروز تازه تایم پیدا کردیم برا همون بیشتر ازش دلگیر شدم دو هفته است میگه بریم لوکیشن پاییزی عکس بگیریم و بگردیم که امروزم رید تو همه چی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز