یهو دلم گرفت یاد چهار ماه پیش افتادم که تو اتاق عمل

سال دیگ این موقع انشاالله نی نی بغل باشی،

خدا نکنه ولی نمیدونی الان چقدر نعمت داری .همین که بچت کنارت خوابیده و بوش میکنی و صدای نفسشو میشنوی بگو خدایا من بخاطر توی خدا و محبت این بچه که هم پدر می خواد هم مادر باباشو بخشیدم.مطمئن باش این بخشیدن کلی برکت میاره تو زندگیتون.

استارتر واقعا حق با شماست

اما چیکار میشه کرد الان؟

یا بگذر ازش به شکرانه اینکه خداروشکر بچه داری و سالمه یا یبار باهاش دعوا کن دلت خنک شه و دیگه فراموش کن مسئله رو

ممنونم از دعای خیلی قشنگت عزیزم

قصدم پز دادن یا ناراحت کردن شما نبود همون چیزی که توی ذهنم اومد رو تایپ کردم شرمنده گلم 

زندگی خیییلی بالا و پایین داره امشب با همسرم دعوام شد و قهر کردیم اونم شیفت شبه و منم تنهام با بچه هام دعوامونم خیلی بد بود نه مردها کامل هستم و نه زن ها.... ما مکمل هم هستیم اگه من تز حرفم کوتاه میومدم اینجوری نمیشد اما نتونستم از حقم بگذرم و روش پافشاری کردم تاپیک شما رو که دیدم یاد رفتار بعدظهر خودم افتادم دلم خواست بهت بگم هییییچیییی ارزش این بحثا رو نداره الان من اینجا ناراحتم و اینم مطمئنم همسرم عین خیالش نیست فقط دردا ث عذابا برای خودمه.... تو قوی باش از الان روح خودت رو بیمار نکن

همه راه دور بودن گفتن کروناس ماشینا رو ۵۰۰تومن جریمه میکنن اولین نفر هم مامانم گفت هنوزم ک یادش میوفتم قلبم تیرمیکشه

آخ آخ زمان کرونا خیلی سخت بود.‌‌ کاش خودت میرفتی شهر مادریت.. انشاالله برای بچه بعدیت خاطره خوبی بشه

چرا حب دوست داشتم بیاد پیشم منو ببینه دخترمو ببینه ولی نیومد 

سه روز بستری بودم تا زایمان کنم 

هعی خواهر ولش کن دل منم گرفت🥲😂

تا حامله شدم مامانم همش زنگ میزد میگفت دختر فلانی اومده خونه ی باباش زایمان کنه همش اینجا میخوره و میخوابه خجالت هم نمیکشه دیگه منم تا روزی ک بچه ام ب دنیا بیاد پامو خونشون نزاشتم هعی یه روزگار سختی گذروندم ک مپرس