2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یبار جلو جمع گ.و.ز.ی.د.م

چطور جمعش کردی؟😅

❤️خودمو خیلی دوست دارم...مسیری رو اومدم که فکر نمیکردم بتونم تا آخرش ادامه بدم...اگه روزی هزار بار به خودم بگم دمت گرم...باز هم کمه.❤️

جلو کراشم خیلی با اعتماد بنفس گفتم احتیاط شرط اوله

گفت اره درست میگیا ولی اون شرط عقله.

خدای خوبم لطفا ببخش منو از ثانیه و کنارم باش که جز تو هیچ پناهی نیست ❤️ خدایا توروخدا خودت باش همیشه

یه خواستگار داشتم مادرش و خاله اش و مادر بزرگش اومده بودن خونمون 

عبوس و اخمو نشسته بودن زل زده بودن ب من 

بعد از کلی پذیراییو بشین و پاشو و فلان چیزو براشون بگیره و لبخند که یکم فضا از خشکی دراد و کلی استرس بابت رفتار مزخرفشون

نشستم حواسم نبود ی قلب از لیوان شربتم خوردم 


زنگ زدن گفتن دخترتون به ما تعارف نکرد خودش خورد  بی احترامی کرد و فلان زیادم میخنده نظرمون منفیه =| 

قبلا هم گفتم، خونه ی خالم بود بعد دو سه ساعت دیدم بلندشده داره شام مفصل تدارک میبینه، منم چند بار هی گفتم نه نمیخواد و من دارم میرم واونم هیچی نگفت، بعدش از بچه شون فهمیدم شب مهمون دیگه ای دارن، ومن ذوب شدم 

من هنوز بچگی نکردم،ولی لباس بزرگسالی تنم کردند،اونم اشتباهی واسه ام دوخته بودند،تنگه برام،،حالام میخوان بزور لباس پیری تنم کنند..من هنوز همون دخترک5،6ساله ام،که  پای چرخ خیاطی مادرم مینشستم تا پیرهن جدیدمو زودتر بدوزه و بپوشم.چه ذوقی میکردم.من هنوز دلم مثل گنجشک کوچیکه،زود میشکنه و زودی هم با یه پفک آشتی آشتی میشه،،من داره موهام سفید میشه ولی هنوزم یه جوجه رنگی دلمو شاد میکنه.وقتی بچه هام بهم میگن مامان،وحشت میکنم،یعنی من کی اینقدر بزرگ شدم که بشم تکیه گاه دو سه تا وروجک..منو ببرین بدین به مامانم تا گوشه ی چادرش رو بگیرم و باهاش برم حرم تا برگشتنی برام بستنی بخره،من بچگیمو میخوام!!!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز