پیام هاشو هم میزارم
ما تو دوره عقد هستیم داشتیم میرفتیم خرید های شب یلدارو بخریم همین که راه افتادیم مامانش زنگ زد اونقد دخالت میکنع تو زندگیمون گفت راه افتادین شوهرمم گفت بله راه افتادیم اونم قطع کرد حالا من تا وقتی برسیم بازار چیزی نگفتم اینم هی دستمو میگرفت میگف چیشده چرا حرف نمیزنی
خوب اینکه الان زنگ زده راه افتادین دخالته یا ادامه داره
حرص نخور
حالا مامانش میبینه حالتو میگیره
خب چیکار کنه .مامانش زنگ زده
واکنش و حساسیت زیاد نشون بدی عزیزم اوضاع بدتر میشه
بعد من دستشو پس زدم با مشت زدم ب مانیتور
بعد هیچی نگفت زدی مانیتور ماشین رو شکوندی؟
مثل منی منم کنترل روی عصبانیتم و خشمم ندارم متاسفانه
عصبی شدم داد زدم مامانت چرا زنگ زده
اونم میگف داد نزن منم گفتم صداتو ببر دارم حرف میزنم
با مشت کوبید ب فرمون گف بعدا حرف میزنیم کاری نکن تصادف کنیم
یه مثال از مداخله های قبلش بزن
چند سالته؟؟؟؟
مامانش زنگ زده جواب نده؟؟؟؟
الان دلیل ناراحتیت رو نگفتی احتمالا همسرت علم غیب داره؟؟؟؟
چقدر سایت خر شده امروز
عزیزم بعضی از پسرا وابستگی به مادرشون دارن
منم همسرم خیلی وابسته مادرش بود ولی کم کم این وابستگی تموم شد
الان من بیشتر به ماملنش وابستگی دارم چون مثل یه بزرگتر عاقل و دلسوز راهنماییم میکنه هرچیم میپرسه من همه رو میگم 😂🤭چیزیم بگه اگر حرفش باب میلم نباشه انجام نمیدم
بنظرم به خودتو همسرت سخت نگیر مخصوصا این دوره که باید خوش بگذرونی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز