2777
2789
عنوان

خیلی از وابستگی شوهرم به مادرش حالم بهم میخوره

| مشاهده متن کامل بحث + 19274 بازدید | 456 پست

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ببین گلم ضعف نشون نده اعصابتم خورد نکن با یکم سیاست میتونی حلش کنی البته شاید زمان ببره ولی تضمینیه مطمن باش ....چون منم دقیقا همین بود .


تویی که داری این متنو میخونی،                     آره آره دقیقااااا با خودتم!                         امیدوارم یه شب بیاد که از خوشحالی تا صبح خوابت نبره💖💞
بخدا شاید بگید مادرشه حق داره گردنش واین حرفا ولی اگه بدونید چقد چندشن یا خودتون ویک لحظه جای من بذا ...

اصلا حق نداره.غلط کرده توازدواج کردی که شوهرت مایه ارامشت باشع نه عذابت .بهش بگو هری برو کنار مامانت به قول شیما کاتوزیان باعییییییی

تهدید کن حدا میشی چون وقتی تو عقد این زفتار میکنه بعد عروسی شدیدترم میشه.بگو اخساس میکنم معنی تشکیل خانواذه نمیدونی و هنوز بالغ نشدی این وابستگی ب زندگیمون لطمه میزنه بمون پیش مامانی هروخ بزرگ شدی بیا

سلام بچه ها آفرین تو رو خدا 😭😭😭


130 نفر به پرسشنامه ام جواب بدن

خیلی از آبجی های گلم جواب دادن الان شده 130 نفر 


قبول بشم این ترم 😭💖


موضوعش طلاق عاطفی و تعارضات زناشویی بین خانم هاست


خواهش می کنم


بخدا براتون دعا میخونم


https://www.digisurvey.net/answers?sid=GvdSb7GnlLOrijVPDrFg4w%3D%3D


خواهشمندیم با دقت به سوالات پاسخ دهید.

لازم به توضیح است که این سوالات فقط برای پژوهش حاضر مورد استفاده قرار می گیرد و محرمانه می ماند.


هر عزیزی لطف کرد و جواب داد لایکم کنه بدونم چند نفریم

خب فدات بنظر منم فهمیده که چقد بدم از مامانش میاد عمدا داره اینجوری زجرم میده زنگ که میزنه جانم مادر ...

تنها راهش اینه که بهت میگم در مورد مامانش تو خونه هیچی نگو و نپرس جلوت زنگ زد برو یک اتاق دیگه بعدشم نپرس چی شد و چی گفت ممکنه مثل شوهرمن بذاره رو آیفون ک قربون صدقه هاشون بشنوی تو برو حمام یا کتاب دست بگیر اصلا ب روی مبارک نیار حتی اگر خودش خواست بگه تو بگو اها بعد راستی میدونی اینجور شد ....سریع حرف عوض کن و به دونفره خودتون بپرداز کم کم خیلی کم کم کمتر میشه اون میدونه تو حساسی تو زرنگ باش

آخه اونا به هیچ دردیشم نخوردن هیچ وقت این من بودم که طلاها خونه بابامو فروختم دادم بش خورد وام ازدوا ...

ببین واقعیت باید صبوری کنی اینا دوست دارن جلو بقیه بگن مثلا چقدر عاشق و دلبسته همن ولی باور کن تو بی تفاوت باش خودشم همین میشه

من به خانواده خودم سپردم وقتی پیششم بهم زنگ نزنن بعد میگه چخبر از مامانت اینا میگم مگه من بچه ام که ...

به نظرم شما اشتباه میکنی که به خانوادت گفتی در حضورش باهات تماس نگیرن اخه شما معنی ازدواج نمیدونی انگار اون خانواده دوسته چه شما چه مادرش دوست داره 

شما تک بعدی هستی و نمیتونی همزمان عاشق خانوادت و همسرت باشی و هردو کنار هم داشته باشی

تا آخر زندگی همینی که می بینی 

از من می‌شنوی جونتو بردار فرار کن

پیر و کورت می کنه سر سوزنی هم عوض نمیشه

انگار شدی زن دوم یه مرد زن و بچه دار

تازه مادره سرشو بذاره زمین نوبت عشقولانه های خواهرا و خواهرزاده هاست اینجور خانواده ها بیمارن، به بیماری شون افتخار هم می کنن

و خدا برای من کافیست.....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز