من مادر شوهرم آدم بدی نیست
ولی چون زنای قدیم خیلی عقده ها تو دلشون مونده یهو ی چیزایی میگن
امروز اومدم ی ساعت با شوهرم برم بیزون
میگه دیر نکنید انقدر بدم اومد مگه ما اختیارمون دست اونه
بعدم کاری ب حرفش نداشتم کارامونو کردیم اومدیم
دیدیم حال بد ک من داشتم میمردم کسی نبوده ب دادم برسه 😕😕
چی بگیم اخه
اومدم نشستم فیلم مورد علاقمو ساعت ده ببینم
انقدر داد زد و ناله کرد نذاشت ک 😑