شما هم مادر شوهراتون وقتی

30سال از من بزرگتره من جای کوچکترین بچشم اینقد با من در رقابته و ازم متنفره ک نگو ،یکی نیست بهش بگه با دخترای خودتم این رفتارو داری خدا نشناس،چی میشد یکم مهربون بود زبونش نیش مار نبود ،چی میشد باهام مهربون بود و با هم خیلی دوست بودیم ازش متنفرم ،ولی من ب خودم قول داذم اگه خدا عمری بهم داد عروسم رو غرق احترام و عشق کنم اینقد ک سر من کوچکترین بحثی با پسرم نکنه دوستم داشته باشه دوسش داشته باشم ،مامانم عروساشو حلوا حلوا میکنه اونام عاشق مامانمن همیشه نگاشون میکنمو لذت میبرم از رابطشون😍

تو چقدر منی😔😔😔😔

امیدوارم

بزنه مهم نیست شوهرمم معلومه دوس داره من زنگ بزنم ولی میدونه چون حق باهامه هیچی نمیگه

ب من گفت تو پسرمو ازم دزدیدی پسرم منو‌فروخت ب تو😐گفتم پسرت ک پیش خودته من کجا بردمش ،خدا هودش شاهده بحث و ناراحتی پیش میومد من التماس شوهرم میکردم برو سر بزن بهشون پدرو مادرتن ولی مادره فکر میکنه من اژدهام ،دیگه نسبت ب رفتاراش بی حس شدم فقط سپردم بخدا 17ساله دارم باهاش عذاب میکشم 

وای من 8ساله.پس ایناملا ادم نمیشن