کیا شوهراشون تا دیروقت سرکاره

اره ولی برای ایران میشه تفریح 🥲😄😄اگه مشکل مالی نداری برای بچه پرستار بگیر و خودت کلاس وززشی زبان یا هنری برو 

خودت رو وفق بده، وقتی چاره ای نیس 🥹 بهتر از حرص خوردنه 

منم خستم

شوهرم صبح میره، شب دیر میاد 

هرچی خراب باشه درست نمیکنه، اهمیت نمیده، یه رستوران نمیریم، پارک با ما نمیاد، 

منم خستم فقط دیگه بیخیال شدم و اهمیت نمیدم

زیاد هم بهش زنگ نمیزنم 

مال من ۳ظهر میاد و هنوزم شاکیم که تنهام😑مگه‌مال شما کی میاد.

البته من شرایطم شاید فرق کنه غریبم تو شهر و چند‌ماه یکبار میرم خونه مادرم 

اسی تاپیکت قفل بود. برای تولد شوهرت اگر زنداداش رانگفتی واستوری گذاشتی ری اکشن شون رابیابگو. خیلی بدم میاد ازاینجورادمهاکهدخوشیشون بابقیه اس. خونه مادرشوهرهتل

مثل من ..انگار زن دیوار شدم ....اکثر تنهام

سلام اسی ببخشید اومدم تو این تاپیکت چون اونجا قفل بود. اسی جان من کار اشتباهی ندیدم از داداشتون و زنداداشتون و اتفاقا تبریک میگم به تربیت مادرتون که همچنین. پسری تربیت کرده که از همین حالا لازم میدونه هر جی رو گزارش بدن. اینا هم اگه اومدن نهار چون گفته بودن برای نهار میان و اومدن اونجا نهار خوردن چدن مادرتون تدارک دیده هیچ کار بدی نکردن من اینجور برداشت کردم که مادرتون و خودتون ناراحتیم که چرا با خانواده زنش از حالا جیک تو جیک میره بیرون و از الان دارن میکشند سمت خودشون. و این حرفها ولی اینا هیچ کار بدی نکردن از الان دیونه خودتون رو شکراب نکنید و با شخصیت رفتار کنید مثل همیشه

ببخشید هر چیزی رو گزارش نمیدهِِ اشتباه تایپی

تا پارسال منتظر می موندم الان ۱۰ نهایتا ۱۱ خاموشی میزنم و میخوابم میخواد زودتر بیاد کارش دست خودش

اینطوری نگو مردای الان مجبورن انقدکارکنن گناه داره شمابایدروحیه بهش بدی همسرمن کلا درهفته ۳روزخونس

از من دیر نمیاد ولی 

۷میره تا ۷یا ۶شب 

بعد میاد تو گوشیه تا وقت شام بعدم شام 

و همچنان گوشی ب دست ...

ساعت ۹هم میخابه 

منم خیلی حس تنهایی دارم ...

تاپیکت قفل بود 

شما هم برای اخر هفتتون برنامه ریزی کنین منتظر کسی نمونین 

اونا دیگه خانواده جدیدن 

کاری نکردن با خانواده خودش تولد گرفت 

اون مادرش که اونو دنیا اورد 

شما بیخود منتطر موندین میرفتین بیرون اینا هم میومدن غذا میخوردن 

تازه نامزدن 

بیخود مادرت رو هم بدبین نکن 

زندگی خودت و شرایطتت رو مقایسه نکن

ببین تایپیک قفل بود

حق داشتی ناراحت بشی 

عروسی به شما نگفته بدرد که نگفته 

ولی اومده شامشو خونه مادرت خورده و به اون زحمت داده

کارش زشت و موزیانه بوده

ببین یه نصیحت بکنم اینا عادت دارن از خانواده شوهر فقط استفاده کنن و خوشی و تفریح یا خانواده خودشون باسه

نمونش داریم تو خانواده

اینا بهیچ وجه خاندان مارو قبول ندادن جز سو استفاده

حالا شما هم جز ماهی یکبار نبین

تنهایی برید بریون

تنهایی خوش بگذرانید

اونا هم بزارین تنهایی حوش بگذرونن

حالا چون ممکنه گوش برادرت پر کنه خانوادت فلانن و بهمان

شما توضیحات به برادرتان بدین که این وسط نتونه مظلوم نمایی کنه

اینا درست نمیشن

از همین اول راه تکلیفتونو روشن کنید

کاربری نوشته نکن باعث قطع ارتباط با برادرت میشی

کدوم برادر 

برادری که نمی‌فهمه نباید به مادر زحمت بره جایگاه خانوادشون ندونه

اینا تکلیفشون با ما مشخص کردن الان لازمه ما تکلیفمون با اینا مشخص کنیم

برادر منم عین برادر شماست

ول کنی هر شب میان میخورن می‌پاشند بدون اینکه دست به سیاه و سفید بزنن و بعد میرن

انگار بقیه کلفت اینا هستن

مادرم بازاره زنگ میزنن کجایی چرا نیستی ما پست دریم حالا ساعت چند ۸غروب

مادرم اون ساعت باید پامیری غذا براه میکرد

حالا تولد ها و... با خانواده خودشه

ما هم تکلیفشون مشخص کردیم ماهی یکبار شام بیا بخور برو

برادرم از زنش نفهم تره

زنش تا پا میشه کمک کنه میگه نه تو پا نشو من هستم 

نمیگه مادرم خستس

مادرم هم یک بار زنگ زد اساسی حالشو جا آورد دیگه نمیاد

اصلا هم مهم نیست نمیاد

آدمی که روابط اجتماعی بلد نیست و خودخاهه همون بهتر تنها بمونه