چندوقت پیش عروس همسایه ما خیانت کرد. مادرشوهرش تعقیبش کرد. چندوقت تو کاراش دقت کرد.. هی چک میکرد. دیگه قشنگ مچشو گرفت.. اینا خیلی زیاد احترام میذاشتن عروسه رو رو سرشون نگه داشته بودن اینقدر دوسش داشتن خونه ماشین طلا هرماه کلی پول میریختن حساب شخصی عروسه که برای شخص خودش خرج کنه همه چی ام بنام عروسه بود.. بعد که همه چی معلوم شد کلا اختیار همه چی رو ازش گرفتن گفتن فقط بمون کلفتی پسرمو نوه هامو بکن
مادرشوهره ام به تک تک فامیل دختره زنگ زده به همه تعریف کرده چی شده.. دلم سوخت برا خانواده دختره که یه ذره ابرو داشتن اونم رفت... کاش مادرشوهرش همه جا زنگ نمیزد بگه حداقلش