2777
2789
میفهممت اخر سرم میگن چیکار کردی از خونه پدرت اوردی کمتر مردی پیدا میشه قدر دان همسرش باشه منم قبلا م ...

هزار آفرین به درکت....آره من گفتم من برات جمع کردم...قشنگ گفت ارث باباتوآوردی ،من خودم کار کردم....گفتم درسته تو کار کردی ..من قناعت کردم،جمع کردم،نگشتم،از خیلی چیزهاچشم پوشی کردم....تصادف کردی من طلاهامو فروختم تا ماشینوجمع کردی ودوباره سرپا شدی وکار کردی...بعد که بیمه پولتو داد منویادت نیومد ،،ریختی تو حسابت.....

ای خواهرجان اینا رو به کی میگی...به دیوار

بعد شما بگو من با ۴۶ سال سن...۲۱ ساله زندگی میکنم اونم با خوانواده ی شوهرتو ی ساختمون..۴ تا بچه دارم ...

آخه چرا بنام پدر مادرش کرد اگه اونا نباشن خواهر برادراش ارث میبرن از اموال شوهرت این چکاری بود ون کرد.خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند.نباید بهشون خوبی میکردی کدوم عروس طلا میفروشع بخاطر خانواده شوهر.من جات باشم حسابی شوهرمو میتیغم اموال جمع میکنم بعد شوتش میکنم 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



آخه چرا بنام پدر مادرش کرد اگه اونا نباشن خواهر برادراش ارث میبرن از اموال شوهرت این چکاری بود ون کر ...

نمیتونم ۴ تا بچه دارم....قبلا اینطوری نبود ۲ ساله اینکارو کرده....

باور کن اگه خوبی نمیکردم و احترام نمیزاشتم بازم ی عده پیدا میشدن که بگن تو برای خانواده ی شوهرت چیکار کردی......

خوب تو هم بهشون احترام نزاشتی......

تقی هم میگیم گیریم،،،،نقی هم میگیم گیریم.....والا موندم حیرون...من که میدونم خدا نمیزاره از گلوشون بره پایین دیر یا زود باید برگردونن..خدا حق مظلومو از ظالم میگیره...مطمعنم

یعنی به رابطه زناشویی اونام کار داشت؟؟!! حالا مامان بزرگ من نمیزاشت آب داغ داشته باشن فقط جمعه ها اج ...

اره دیگه منظورش به اب نبود که به رابطه زناشویی بود

بخدا باورت نمیشه مراسم سفره خونی داشتیم دعوت بود 

بعد اخر مراسم مادرم پرسید مهلا چرا نیومد عروسش ،محکم زددد روی صورتش گفت خواهر نگوووو جیگرم خونه خووون دختره عوضی شب سیر نمیشه ظهرم پسرمو میگیره به رابطه جون نداره بچه م 🫤🫤🫤🫤

مادرم گفت حیا کن زن فردا به فکر اخرت و قبرت نیستی تو 

به دخترم همینو میگی 🤐

اره دیگه منظورش به اب نبود که به رابطه زناشویی بودبخدا باورت نمیشه مراسم سفره خونی داشتیم دعوت بود ب ...

من نمیدونم اینا چجوری میخوان بمیرن

دخترای قشنگم دوستتون دارم... هر چی آرزوی خوبه مال شماها🥰🥰 دوستان برای آرامش و سلامتی مادر عزیزم صلوات بفرستین. مادرم خیلی سختی کشیده💔💔 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز