تو این چهار روز یک کلمه هم حرف نزدم باهاش
حتی توی صورتش هم نگاه نکردم
باهامم حرف زده یک کلام جوابشو ندادم
با بابام و داداشم و ابجیم ایناهم سرسنگینم (تو دعوا به ناحق طرف مامانم رو گرفتن)
سر سفره هم نشنستم باهاشون
از ته ته قلبم از مادرم متنفرم مطمئنم دیگه هبچوقت نمیتونم نمیبخشمش کینه سنگین به دل گرفتم
جوری شدم بهم بگن مادرت مرده اصلا اهمیتی نداره برام
کاش صداشونم نمیشنیدم 🙃💔
قابل توجه مدافعان حقوق مادر
تهمت هرزگی بهم زده مامانم و گفت میری ..ص میدی و هزارتا توهین و کتک و فحش به ناحق!
فقط چون گفتم من باهاتون فلان جا نمیام صبح امتحان مهم دارم
باشه
اسی ناراحتم کردی برو آشتی کن عزیزدلم بی خیال دنیا خیلی بی ارزشه
به نظرم آشتی نکن
فقط کسی که مادرش بده میتونه شما رو درک کنه وگرنه همه میگن بهشت زیر پای مادران و این حرفا
واقعا بهتون بد تهمتی زده حق داری نبخشی عزیزم
تازه اینم بگم بهت منم با بابام قهرم بعضی وقتا قهر بهتره آدم آرامش داره
بابای منم هر چی فحش از دهنش میومد یه راست بدون وقفه بهم میگف ولی من دیدم ارزش من بالاتر از حرفای زشت اونه الانم باهاش حرف نمیزنم
خداااااا من از وقتی که مادر شدم شب و روزم بچه مه. مادرا خیلی زحمت میکشن. نکن اینجور. انشالله یه روزی خودتم مادر میشی. ما یه عادتی داریم با مادرمون بحث مون شه در اولین فرصت پیشش ابراز پشیمونی میکنیم.
به درجه ایی از تنفر رسیدم که دیگه بقرآن قسم تا اخر عمرم هیچوقت مثل قبل باهاشون نمیشم هیچوقتتت
ببین اون هم از رفتارش پشیمون نیست از این میسوزم!
بیشتر زخم زبون میزنه
درکل عادتمه صبحونه و شامم هیچوقت نمی‌خورم فقط ناهار
الان برای ناهارم نمیرم برمیگرده میگه میخوام سرطان بخوری خودم میخورم نوش جونم !
بعد که میرم به امام رضا قسم اندازه غذایی که جلو سگ میزاری اونم از بدترین قسمتس و سوخته هاش و به مقدار خیلییییییییی کم گذاشته کنار
خیلی وقتا همونم اضاف نمیاد یه چیزدیگه یا خورشت با نون میخورم
قهر کردم که بفهمن ناراحت شدم خودشونو اصلاح کنن
ولی بقران قسم ذره ایی هم پشیمون نیستن و کلی زخم و زبون و تیکه
سهم غذامم یا میخورن یا از اضاف مونده هاشون اونم به اندازه خیلی کم میزارن کنار بعدم مامانم میگه میخوام سرطان بخوری خودم میخورم نوش جونم فکر کردی الان قهر کردی من طوریم میشه ؟,میخورم میخوابم کیف میکنم تورو ک..ونمم حساب نمیکنم
از این بیشتر میسوزم:)
الهی عزیزم چن سالته
منم تو خانواده ی خوبی نیستم خیلی اذیت میشم دلم میخواد هر جور شده از اینجا برم شما هم سعی کن یه کاری چیزی پیدا کنی از خونه دور باشی مادرتون هم باید بره روانشناس البته ببخشید چون واقعا بلد نیست با شما چجوری رفتار کنه
ببین عزیزم تو خودت یه مادری خب؟
دلت میاد به دخترت که از گل پاکتره همچبن تهمتی بزنی جلو داداشش و باباش بعدم کتکشبزنی و فحش و نفذین؟
تو دلت میاد غذا از دهن بچت بگیری خودت بخوری بعدم پشت سر بچت بگی میخوام سرطان بخوره خودم بخورم جون بگیرم؟
مادر من ناراحتم کرده اگر ذره ایی احساس پشیمونی میکرد من پا پیش میراشتم برای اشتی
اصلا پشیمون نیست بدتر توهین وتحقیر میکنه 🙂
۱۹ سالمه کنکوریم اصلا دل و دماغ درس خوندن ندارم
هیچ خرجی ام نمیکنن برام نه کتاب تستی نه چیزی
بقران قسم حتی خودکار برای نوشتن کادو گیرم اومد!!!
سرکارم نمیزارن برم میگن دختر رو چه به سرکار رفتن و...
میرفتم فروشندگی یه مدتی یه جا نزاشتن برم دیگه
