همین امروز متوجه شدم اما از مدتی پیش به فکر جدایی هستم چون خانوادش خیلی اذیت میکنن و اونم به ناحق طرف اونارو میگیره و الان چندماهه بخاطر خانوادش با من سرد شده امیدی به این زندگی ندارم و از ادامه دادنش میترسم حس میکنم انتخابم اشتباهه حالا نمیدونم بگم باردارم یا س ق ط کنم و جدا شم از طرفیم دوسش دارم ولی از رفتارای بدش خسته شدم کم کم دارم حسمو از دست میدم بنظرتون چیکار کنم زودتر باید تصمیم بگیرم تا جنین بزرگتر نشده
دیگه باردار شدی باید قبل بارداری تصمیم میگرفتی
به همسرت بگو
ترسهایی که داری رو هم بهش بگو
بهش بگو اونم سهمی داره تو اون بچه
شاید این نی نی اومده که همه چیو خوب کنه
قدرشو بدون خیلیا تو حسرتشن
شاید اومدن این نی نی مصلحت خداست برای بهترشدن زندگیتون❤
یکاری کن خودش بفهمه بارداری
مثلا خودتو بزن به غش و اینجوری
تا ببرنت درمونگاه
بعد بگن خانومت بارداره
و بعد دهنش سرویس شه
خودت نگو بنظرم
بگو بهش. حتما حکمتی بوده تو این وضعیت باردار شدی
اینو بدون هیچ شوهری با بچه دارشدن تغییر نکرده اگه واقعا قصدت طلاقه اشتباه نکن
خواسته خدای با سقط جنین چیزی عوض نمیشه خودت بعدا عذاب وجدان میگیری
منم باردارم با شکم پر اومدم خونه بابام شوهره منم به ناحق طرف خانوادش رو میگیره 6 ماه زندگی میکنیم خیلی خوب بود همین یک ماه همش منو آراز اذیت بزن تخریب جلو خانوادش میکرد منم اومد خونه پدرم برای طلاق هم جون بچمو برداشتم هم جون خودمو فرار کردم آرامش روحی و روانی منو گرفتن تو این یک ماه
به نظر من اومدن بچه رو به ف ا ل نیک بگیر
بعدم هیچوقت نزار شوهرت بین تو و خانواده ش مجبور بشه یکیو انتخاب کنه!!!!
هر کدوم جایگاه خودتونو تو قلبش دارید
مردها عاشق اقتدارن، عاشق اینکه بهشون توجه بشه، تلاهاشون دیده و تحسین بشه، ببین کجا براش کم گذاشتی جبران کن
اگه دوسش داری، و رابطه زناشویی هم تا حداکثر یکماه پیش داشتین، وقت جدایی این رابطه نرسیده"
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز