2777
2789
عنوان

خیانت همسر

208 بازدید | 28 پست

دوستان سلام میخواستم تجربه خودم و از خیانتی که دیدم براتون بنویسم.

25 سالم بود به صورت سنتی خواستگاری برام اومد بعد یک ماه آشنایی عقد کردیم. ایشون دفتر باربری داشتن و کارشون تلفنی بود. بهم گفته بود کار من طوری هست که هر تماسی باهم گرفته بشه حتما باید جواب بدم و امکان نداره تماسی و جواب ندم.خلاصه روز عقد بود رفتیم بیرون یه شماره تماس گرفت و فورا رد تماس کرد. گفت اه حوصله ندارم جواب بدم. من اون لحظه مشکوک شدم . چون گفته بود امکان نداره تماسی و جواب ندم.اخر شماره رو حفظ کردم. و چون دوران آشنایی بهم گفته بود خیانت خط قرمز من هست منم خب خیلی بهش اعتماد کردم فکر میکردم چون خیانت خط قرمزشه هرگز بهم خیانت نمیکنه. و بیخیال شدم. یه چند روز گذشت این شماره دوباره زنگ زد و با همون حالت و لحن گفت اه حوصله ندارم جواب بدم. خلاصه من متوجه تماس شماره چند روز یکبار میشدم و اون هم جواب نمیداد گاهی می‌گفت حسین آغاست گاهی میگفت راننده است. گاهی می‌گفت دوستمه استرس می‌گرفت و.... بهانه های الکی

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خلاصه یواش یواش من کل شماره رو حفظ کردم شماره رو سیو کردم دیدم تو فضای مجازی اسمش حمیده هست و خانمه. از یه شماره ناشناس تماس گرفتم گفتم خانم فلانی ؟ گفت بعله بفرمایید . دیگه مطمئن شدم خودشه. قطع کردم. من رفتم مشاور. بهش گفتم جریان و ولی گفتم نمی‌دونم جریانش با این خانم چیه خیانته یا شاید منشی یا شریکی چیزی باشه و خیانت نباشه . بهم گفت تو فقط صبر کن خودش آشکار میشه. تا 5 ماه صبر کردم ببین جریان چیه. هی تماس های شبانه و وقت و بی وقت و پیامک های که نمیدونستم محتوایش چیه میومد. چون رمز گوشیش و نداشتم و همیشه گوشیش و با خودش میبرد حتی دستشویی. واسه همین دسترسی نداشتم ببینم توش چیه. گاهی به بهانه اینکه شارژ ندارم گوشی تو بده به مادرم زنگ بزنم .گوشی شو می‌گرفتم سریع چک میکردم می‌دیدم تو لیست تماس هاشو داره با همون شماره شب ها صحبت میکنه و پیام هاشو پاک میکرد. تا اینکه 5 ماه گذشت و شد روز اول عید. یک پیام به گوشیش اومد بهم گفت گوشی مو بده بهم من برداشتم دیدم پیام عاشقانه از همون شماره هست. گوشی شو بهش دادم گفتم باز کن ببینم این پیام عاشقانه چیه. خودش و زد به اون راه که وای خدا تو به من شک داری؟ من هرگز بهت خیانت نمیکنم یه سری مسایل هست تو نباید بدونی . من به برخی افراد کمک میکنم اونه زنگ میزنه و الکی قهر کرد گفت من با دوستام میرم مسافرت و عید اینجا نیستم. منم بخاطر اینکه فرداش پاگشا دعوت بودیم و نخواستم مراسم بهم بخوره الکی گفتم آره راست میگی من اشتباه متوجه شدم.گذشت و

ما عید رفتیم مسافرت به همراه خانواده و داییم اینا. اون نامرد حتی تو مسافرت هم با اون اس ام اس بازی میکرد. من اونجا یواشکی رمز گوشیش و چشم گذاشتم ‌‌. پیدا کردم. گوشی ش یادش رفت موند تو ماشین باز کردم دیدم پیام هارو پاک کرده

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز