واقعا کاش این دو تا و جدا میکردن
خیلی حس بد و سنگینی هست برای دو طرف که تخت بغلی بچه اش کنارش باشه اون یکی تخت اومده کورتاژ کرده
نگاه حسرت اون خانواده برای زائو خب سنگینه ای بابااااااااا
اره واقعا
براشون مهم نیس
بشدت موافقم با این حرفت و همیشه بهش فکر مبکنم
موافقم
تصورم از زایشگاه یه چیز دیگه بود تا وقتی خودم رفتم
موفع زایمان اونایی ک زایمان کرده بودن بااینایی ک برای مشکلات زنانه دیگه بودن بخشاشون فرق داشت
وای خیلی دل خراشه
آره من کورتاژ کردم تخت بغلیم زایمان خیلی دلم شکست😔😔
وای دقیقا روز زایمانم یه خانومه حاملگی خارح رحم داشت و عمل کرد یکی ازلوله هاش برداشتن منم سزارین بودم 3 نفرربودیم تو اتاق دونفرمون بچه بغل این زنه تا صبح پتو کشید روسرش زارزار گریه کرد انقد دلم میسوخت براش هنوز توفکرمه با این ک 6سال میگذره میگم خداکنه تا الان اونم بچه بغلش باشه
تو بخش ما سالنی که بودیم بین هشت نه تا زائو
یه زن خیلی جوون بود که سقط کرده بود
حس بدی داشت دلم میسوخت روم نمیشد خوشحال باشم اونم معذب بود طفلی
من برای کورتاژ دولتی بودم اینطوری نبود تمام بخش ها جدا بود ،فقط تو اتاق ریکاوری بخش عمل کسی که زایمان کرده و کسی که کورتاژ کرده می‌تونستن هم دیگه رو ببینن در حد یکی دوساعت تازه اگه کسی به هوش بود
چه حرفا
از اساسی ترین و اولیه ترین حقوق، مریضای بیمارستانها مخصوصا زایشگاه ها محرومن بعد کی میخواد بفکر روح و روان مامانا باشه😏
اینکه خوبه من حامله بودم رفتم نصف شب بیمارستان نوار قلب جنین بگیرم من رو تخت دستگاه نوار قلب بهم وصل بود دقیقا تخت رو به روم داشت زایمان میکرد میفهمی؟ زایمان میکرد یعنی فاز آخر زایمانش بود داشت زور میزد پرده ها هم باز 😐😐
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز