این دومین دعوای خیلی وحشتناکیه ک بچم میبینه نزدیک ب ۴ سالشه یکیش دعوای شوهرم باخانوادش بود ک خودزنی کرد و جلوچشم بچه توحالت مستی خون ریخت ب تخت و دیوار خونه و هیچجور ازخاطرش کمرنگ نمیشه
و امشب دعوای پدرم و برادرم ک من اصلا ندیدم چاقو دراورد یاقمه از توشلوارش و فرو کرد تو دیوار و بازوی پدرم عمسایه هاجمع شدن و جلوچشم بچه بود حالا یکسافته بدنش میلرزه وخیره شده بهم ازبغلم جم نمیخوره
میگه میترسم بخوابم دایی بکشمون
هی توضیح میدم ک نه اون شمشیر اسباب بازی بود مث اون شمشیر زرده ک توداری داشت نشون بابایی داد ک بترسونش مث تو ک داداشتو میترسونی باشمشیرت بازی میکنید میگه نه من دیدم ک خون اومد خواست بابایی و بکشه
ببرمش روانشناس کودک ؟ تاثیری داره؟ یا تجربه ای دارید کمکم کنه؟