2777
2789

یک از اقوام متاسفانه دستشون کج هست با چشم خوردم دیدم یه وسیله ای از خونم برداشتن و تو یقشون گذاشتن روم نشد چیزی بگم بعد از یکسال همینطور گفتم فلانی فلان وسیله ی من خونه ی شماست اگه میشه بیاری لازم دارم بالاخره آوردن دادن بهم ،باز یه چیز گرانبها موقعی که ما نبودیم خونه و فراموش کرده بودیم در خونمون رو قفل کنیم اومده برداشته تا دیدم و همینطور گفتم وای چقدر شبیه وسیله منه حالا اومده خونمون نفرین می‌کنه که تا چند روز دیگه جواب این کارتو پس میگیری خیلی وحشتناک دروغ میگن و آدما رو به جون همدیگه میندازن وار هیچی هم نمیترسن حالا به من گفته جواب کارتو پس میگیری بجا اینکه من اینو به ایشون بگم حالا چیکار کنم تو زبونش فقط نفرین می‌چرخه و بدی دیگران رو میگه من از نفرین کردن میترسم با اینکه مقصرش من نیستم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



چرا میاد خونتون وقتی نیستین؟!

مواظب وسایلت باش بیشتر ، در خونتو قفل کن ، ارتباطتو قطع کن..

 عاشق شده‌ام.شکست خورده‌ام. پیروز شده‌ام.اشتباه کرده‌ام.انتقام گرفته‌ام. تحقیر شده‌ام. دوست داشته شده‌ام.به من عشق ورزیده‌اند. زیرابم را زده‌اند. از کار بی‌کار شده‌ام.دستم را گرفته‌اند. سفر کرده‌ام. وحشت کرده‌ام.از ته دل خندیده‌ام.شهری را که دوست داشتم ببینم دیده‌ام. دیوانه‌وار رقصیده‌ام. خدا را گم کرده‌ام. خدا را دوباره پیدا کرده‌ام.سقوط کرده‌ام. در منجلاب دست و پا زده‌ام.نفرت ورزیده‌ام. از خودم متنفر شده‌ام. خودم را دوست داشته‌ام.برای درست کردن اشتباهاتم از جا بلند شده‌ام. برای ادامه‌ی یک زندگی جنگیده‌ام.نفرت‌هایم فروکش کرده‌اند.کتاب خوانده‌ام. فیلم دیده‌ام.فریاد زده‌ام.گریه کرده‌ام. دوست داشته‌ام تا ابد جاودانه بمانم. کسانی از دیدنم هیجان زده شده‌اند. کسی دوست داشته سرم از بدنم جدا شود. مسیرم را پیدا کرده‌ام. بدنم را به سبک خودم دوست داشته‌ام.هورمون‌های مادرانه‌ام فعال شده‌اند.عقل و منطقم غالب شده است.نگذاشته‌ام شکستم را ببینند.و در تمام این مسیر شبیه هیچکسی نبوده‌ام و چیست زندگی جز همه‌ی اینها... 🍂🔮

نفرین برمیگرده عزیزم 

من جاتون بودم نفرین نمی‌کردم فقط میسپردمش دست خدا اون خودش شاهده 

اینجور ادمارو هر کار کنی آدم نمیشن و ازون جاییکه دروغ براشون عین آب خورده پس نباید باهاشون دهن به دهن شی 

اگه کارشونم ادامه دادن شکایت کنین

نفرینش مگه حقه که بگیره؟ چه قدر رو دارن مردم

نه اصلا حق نیست ولی از کوچیکی از بس مامانم گفته نباید دل سنگین کسی دنبالتون باشه میترسم از این چیزا میگم دلش رو زندگیم سنگین کرده حالا ضایع هم شده ولی میخواد خودشو تبرئه کنه بخدا من اون وسیله رو نمیخوام فقط نمی‌خوام آبرو ریزی راه بندازه جلو همسایه ها خجالت میکشم

نفرین بر مومنین که به انسان ظلمی نکرده اند جایز نبوده و آن نفرین هیچ اثری در واقع نخواهد داشت.

امام صادق علیه السلام فرمود:

« بنده زمانی که به ناحق بر مومنی نفرین کند ظالم و گناهکار محسوب می شود»

امام سجاد علیه السلام فرمود:

« فرشتگان زمانی که می شنوند که مومنی مومن دیگر را به ناحق نفرین می کند می گویند تو چه بد برادری هستی»

پیامبر گرامی فرمود:

« از خداوند خواسته ام که نفرین ناحق مومن در حق مومن دیگری مستجاب نشود»

نفرین برمیگرده عزیزم من جاتون بودم نفرین نمی‌کردم فقط میسپردمش دست خدا اون خودش شاهده اینجور ادمارو ...

من که اصلا دهنم به نفرین کردن باز نمیشه،این بنده خدا نفرین می‌کنه و چندین بار بهم گفته فلان کس به من تهمت دزدی زده منم رفتم نفرینش مردم سرطان گرفت 

نفرین الکی نمیگیره شمام دیگه خونتون راهش ندید

آره بهش گفتم دیگه خونمون نمیاین بعد به شوهرم زنگ زده بود جوابش نداده بود دیگه تو راه شوهرم واستاده بوده چقدر بدی من به شوهرم گفته ،شوهرم هم گفته این مسایل به من مربوط نمیشه بعدش گفته بود زنت از خونتون منو بیرون کرده

چرا میاد خونتون وقتی نیستین؟!مواظب وسایلت باش بیشتر ، در خونتو قفل کن ، ارتباطتو قطع کن..

میگم که بنده خدا دستش کج هست حالا من خودم حتی وقتی خواهرم خونش نیست تا نزدیک خونه اش هم نمی‌رم حتی اگر کار مهمی داشته باشم 

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز