شاغل ام و یه بچه ۲۱ ماهه دارم .
میگم از صبح سر کار میرم ، بعد میام غذا درست میکنم خونه رو تمیز میکنم با بچه تایم می گذرونم بازی میکنم ، تازه شب هم بخدا همش در حال شیر دادن به پسرم ام ( هنوز از شیر نگرفتم ، از شب تا صبح انگار تو خواب و بیداری ام .
پس شب هم خوب استراحت نمیکنم .
چی بگه به من خوبه :
میگه خب سر کار نرو ، بخاطر دل خودت میری دیگه ... خستگی آت برای ما می مونه ، غیر غذاهای ساده چه غذایی درست میکنی ؟ دائما هم ظرفشویی پر ظرفه ، خونه کثیفه ...
مرد نمک نشناس 😔
بابا خونه آدم بچه دار مگه غیر اینه ؟!
هر روز ظرف می شورم ولی خب یه بار جمع میشه وقتی پسرم آرومه می شورم . خونه رو هر روز جمع میکنم ولی خب باز بچه کثیف اش میکنه .
قبول دارم خسته از سر کار میام ولی با همون انرژی هم تمام خودم رو می ذارم
به من میگه چی کار میکنی تو ؟! کاری نمیکنی ...
میگم خب کمک کن میگه نمی تونم کار خونه کنم .
بشین خونه کارای خونه رو بکن
میگه بهش محبت نمیکنم . ولی دروغ میگه براش چند بار کادو خریدم ( لباسهایی که نیاز داشت ) ، یه بار تا لباس رو دید گفت این چه رنگیه !! میگه چون محبت نمیکنی محبت نمیکنم .
میگه شرایط ام رو درک نمیکنی ( خونه مون رو تازه با سختی زیاد بازسازی کردیم ، تقریبا از یک ماه قبل چندین بار موش افتاد تو خونه ، من مثل سگ از موش می ترسم ، گفتم سوراخ موش رو پیدا کن گفت گشتم نبود ، بعد از چندین بار ، دفعه آخر گفتم بیا بریم اجاره یه جای دیگه من نمی تونم اینجا بمونم می ترسم ) میگه با این همه اقساط تو شرایط ام رو درک نمیکنی که اینو میگی ، میگم خب یه راه حل بده ، سوراخ موش رو پیدا کن ، میگه من عرضه ندارم خودت حلش کن اگه می تونی
ذله شدم از دستش ، نمک نشناس
دیگه دوستش هم ندارم
کاش زندگی دکمه ریست داشت 😔