من چند روز پیش یه چیزی شنیدم کرک و پرام ریخت یکی از دوستام تعزیه میکرد برام از دوستش که مامان و باباش و دختره رفتن مشهد بعد اونجا مامان بابام کار داشتن برگشتن شهر خودشون بعد دختره رو اونجا گذاشتن چون میخواستن زود برگردن مشهد دوباره
بعد اونم خونه دوست پسرش تو مشهد بوده رفته پیش دوست پسر مجردش سه روز باهاش تو یه خونه بوده
مامان بابای دختره قرار بوده یه روزه برگردن مشهد ولی کارشون طول کشیده موندن شهر خودشون برای سه روز
این دختره هم اونجا مونده با دوست پسرس
بعد اینقدر با افتخار تعریف میکرد که بغل دوست پسرش شب میخوابیده باهم غذا خوردن و معلوم نیست چه کارای دیگه که کردن😐😐
من کار به زندگی کسی ندارم هرکسی صاحب اختیار زندگی خودشه ولی واقعا حس میکنم برای یه دختر پونزده ساله زیاده رویه این کار
شما از این موردها دیدین تو زندگیتون؟