2777
2789
عنوان

خانما از صبح تاحالا چیکارا کردین 😍

| مشاهده متن کامل بحث + 268 بازدید | 33 پست

خدا قوت به شما.

من امروز از ظهر خونه بودم ، دانشگاه نداشتم ، سرکارم صبح رفتم

یعنی در واقع صبحانه خوردم رفتم سرکار اومدم خونه ، غذا از مهمونی دیشبم داشتم ، خوردم ، یکی دو ساعت استراحت، بعدشم مرتب کردم خونه رو جارو کشیدم ظرفای اضافه رو جمع کردم و.. بعدشم دوش گرفتم و نشستم پای درسام تا الان.

 عاشق شده‌ام.شکست خورده‌ام. پیروز شده‌ام.اشتباه کرده‌ام.انتقام گرفته‌ام. تحقیر شده‌ام. دوست داشته شده‌ام.به من عشق ورزیده‌اند. زیرابم را زده‌اند. از کار بی‌کار شده‌ام.دستم را گرفته‌اند. سفر کرده‌ام. وحشت کرده‌ام.از ته دل خندیده‌ام.شهری را که دوست داشتم ببینم دیده‌ام. دیوانه‌وار رقصیده‌ام. خدا را گم کرده‌ام. خدا را دوباره پیدا کرده‌ام.سقوط کرده‌ام. در منجلاب دست و پا زده‌ام.نفرت ورزیده‌ام. از خودم متنفر شده‌ام. خودم را دوست داشته‌ام.برای درست کردن اشتباهاتم از جا بلند شده‌ام. برای ادامه‌ی یک زندگی جنگیده‌ام.نفرت‌هایم فروکش کرده‌اند.کتاب خوانده‌ام. فیلم دیده‌ام.فریاد زده‌ام.گریه کرده‌ام. دوست داشته‌ام تا ابد جاودانه بمانم. کسانی از دیدنم هیجان زده شده‌اند. کسی دوست داشته سرم از بدنم جدا شود. مسیرم را پیدا کرده‌ام. بدنم را به سبک خودم دوست داشته‌ام.هورمون‌های مادرانه‌ام فعال شده‌اند.عقل و منطقم غالب شده است.نگذاشته‌ام شکستم را ببینند.و در تمام این مسیر شبیه هیچکسی نبوده‌ام و چیست زندگی جز همه‌ی اینها... 🍂🔮

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



صبح ساعت ۷نیم بلند سدن رفتم دانشگاه تا ساعت۱۰

اومدم خوابگاه تا ۱۲خواب بودم

رفتم سلف ناهار خوردم

۱تا ۴تیم کلاس داشتم الان اومدم خوابگاه

برم سام خودم و هن اتاقیم رو بگیرم برن بیرون

اومدم از بیرون تقریبا ۲ساعت وقت بزارم برای امتحان فردام(البته پنجشنبه و جمعه)خونده بودم

ی خورده خوشحال هم هستم چون قراره فردا بعد از ۱ماه برم خونه

برای خودت ارزش قائل باش تو لایق بهترین‌ها هستی

هزار ماشالله

من عبادت روزانه

شستن یه سری لباس 

یه ذره مرتب کردن اتاق لباس

پیاده روی سه ساعت و دو تا تلفن طولانی

یه دکتر رفتم و داروخانه

یه کتاب رو تموم کردم بعدی رو شروع کردم

همین

سلام. میشه منو هیچ جا تگ نکنید؟ مرسی مرسی

نماز خوندم صبحانه درست کردم اتو زدم چند لباس رو، تغذیه مدرسه رو آماده کردم ژله درست کردم

دو تا بچه مدرسه ای راه انداختم سه تایی رفتیم مدرسه. 

تا ظهر با بچه های مردم سر و کله زدم

ظهر رفتم دنبال بچه هام 

سه تایی برگشتیم

سوپ جو درست کردم 

به تکلیف بچه ها رسیدگی کردم الانم داشتم سوال تایپ میکردم تمام شد میرم که کپی بگیرم برای فردا

برگشتم شام رو ردیف کنم

با این که شکسته بالم ولی هنوز هم بلند پروازم

ساعت دو پاشدیم صبحونه خوردیم ظرفارو شستم اجاقو تمیز کردم جارو برقی کشیدم طی زدم لباس چرکارو سوا کردم شسته بشن شام گذاشتم لیست خرید نوشتم با همسرم چهار دست ورق بازی کردم رفت لیرون خریدارو کنخ منم دراز کشیدم 

صبح ساعت ۷:۳۰بیدارشدم شوهرم خوابش برده بود😑 بیدارش کردم عجله ای رفته سرکار ....خودمم خونه را مرتب کردم و رفتم بانک و پست کار هامو انجام دادم اومدم ناهار گرم کردم خوردیم ،ظرف شستم، بعدهم دوش گرفتم،  انیمیشن دیدم ، حالام شام پختمو چایی دم کردم منتظرم شوهرم بیاد ....

سالها دویدم ولی به مقصد نرسیدم ..... برای همه منتظرها و من دعاکنید ....

صبح بیدارشدم شوهرم رفت سرکار

دبگه بیدارشوم‌کامل پسرمو بیدارکردم فرستادمش مدرسه خودمم یچیزخوردم دوباره خوابیدم دیگهوساعت۱۰بیدارشدم نهارگذاشتم توخونه جارو زدم حیاط برگ ریخته بود جارو زدم پسرم اومد ماکارانی زدیم   پسرا یکم فضولی کردن دیگه چرتی زدیم ساعت۵رفتم حموم الانم پسر درساش میخونه ومنم منتظر شوهر

ازدیشب که برادرم ۱۰ونیم شب بادعوا

منم ازدیشب تاهمین الان عین بچه ها گریه میکنم

چشمم به گوشی که بهم زنگ بزن یا اس بده عذرخواهی کنه

که خبری نیست ازش

ازدیشب یه لیوان ابم نخوردم

دعاکنید بهم اس بده حتی شده بایه صلوات کوچیک خوشحالم کنید

خدایاهیچوقت دخترخاله نامردموونامزدمونمیبخشم،نامردی خیلی سخته😔کاش میمردم یاباغریبه ازدواج میکرد😔من برج۸نامزدم اومد خواستگاری وبرام انگشتراوردن ونشون شدیم وقراربود7.7عقدکنیم هروقت میرفتم بیرون تنهانمیرفتم یکباردخترخالموبردم برج۱ اونجاعاشق نامزدم شد ومخ شو زد خردادماه همش بحث میکردباهام ونامزدم۹خردادبامن بحث بدی کردوقهرکرد۱۷خردادبهش پیام دادم ازدلش دربیارم ۲تاخطش خاموش بودمثل دیونه هاشده بودم میرفتم محل کارش ببینمش هعی دنیا💔🖤تاشهریورماه پیداش شدگفت بیاببینمت انگار دنیاروبهم دادن کاش نمیرفتم بهم گفت عاشق دخترخالمه ومیخوادتش و۲۷شهریور عقدش کرد😔😔دلم شکسته نمی بخشمشون😭😭🖤💔💔💔❤️‍🩹برام دعاکنیدحالم خوب بشه❤️‍🩹💔واسه داداش گلمم دعاکنیداون عاشق دخترخاله اخریم بود(خواهرهمین نامرد) که بااینکاری که خواهرش کرد متاسفانه عقدداداشموودخترخالم بهم خورد حال داداشم خیلی بده...
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792