2777
2789
بنظرت جای ماامنه ؟ یا بریم از اینجا ؟


بنظرم اگه اذیت نمیکنن خبری نیست بمونید.مال ما که اذیت میکردن نگو چندسال خالی بوده ما اومدیم ناراحت شدن الآنم که الانه خالیه خداروشکر جون سالم به در کردیم ولی از اون موقع به بعد خواب های ترسناک میبینم 

😏😏😏😏😏می‌خوام اثرانگشت بزنم امضابلدنیستم

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

نمیدونم ربط داره یان ولی همسرم که فوت شدن خیلی چهرش مظلوم بود اصلن کسی باورش نمیشد رفته انگارخابیده ...

موقع مرگ درد حس نمیشه یه راحتی خاص حس میشه .مثلا موقع تصادف و برخورد به یه چیز سفت و محکم روح سریع خارج میشه گاهی قبل از برخورد روح خارج شده

لایک نکنید .توروخدا 
موقع مرگ درد حس نمیشه یه راحتی خاص حس میشه .مثلا موقع تصادف و برخورد به یه چیز سفت و محکم روح سریع خ ...

من از هیچی نمی‌ترسم جز داخل قبر🥹😥 از جون دادن و دیدن فرشته مرگ و اینا اصلا نمی‌ترسم فقط داخل قبر و وتنهابوذندو شب و قبرستون میترسم 😂😂😂😂 یعنی فکر میکنم تو اون جای تنگ زنده میشم عذاب میکشم خنده داره ولی خیلی میترسم 

😏😏😏😏😏می‌خوام اثرانگشت بزنم امضابلدنیستم
من از هیچی نمی‌ترسم جز داخل قبر🥹😥 از جون دادن و دیدن فرشته مرگ و اینا اصلا نمی‌ترسم فقط داخل قبر و ...

جسم وروح که باهم نیست که اذیت بشی روح جدا شده وبه دنیای بزرگ و زیبا وواقعی تری سفر میکنه اونجا برای انسان خیلی جذابه

لایک نکنید .توروخدا 
من از هیچی نمی‌ترسم جز داخل قبر🥹😥 از جون دادن و دیدن فرشته مرگ و اینا اصلا نمی‌ترسم فقط داخل قبر و ...

آیت الله بهجت رحمة‌الله‌علیه:


 استادم سيدعلي قاضي را در خواب ديدم


به او گفتم چه چيزي حسرت شما در دنياست كه انجام نداده ايد.


ايشان فرمودند: حسرت ميخورم كه چرا در دنيا فقط روزي يك مرتبه زيارت عاشورا ميخواندم.


وحشتناك ترين لحظه زماني است كه انسان را در سرازيري قبر ميگذارند.


شخصي نزد امام صادق(ع) رفت و گفت: من از آن لحظه ميترسم. چه كنم؟


امام صادق (ع) فرمودند: زيارت عاشورا را زياد بخوان.


آن فرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم.


امام صادق فرمود:


مگر در پايان زيارت عاشورا نميخوانيد، اللهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؟


يعني خدايا شفاعت حسين(ع) را هنگام ورود به قبر روزى من كن.


زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين (ع) در آن لحظه به فريادتان برسد.

قضیه برای حدود ۱۵ سال پیش هست یه جا کار می کردم یکی از مشتری های دائمی مون چند وقت بود ازش بی خبر بودیم بعد آمد و نشست به تعریف کردن ، تصادف کرده بود و چند وقت تو کما بود بعد انگار برده بودنش تو برزخ و جهنم و آتیش و این چیزها ، خیلی چیزهای وحشتناکی براش اتفاق افتاده بود همه اش نتونست بگه فقط یه کوچیک اشاره کرد 

خدایا خودت به این خوبی ، بنده هات به کی رفتند؟
جسم وروح که باهم نیست که اذیت بشی روح جدا شده وبه دنیای بزرگ و زیبا وواقعی تری سفر میکنه اونجا برای ...

من فقط میگم بمونم بخاطر دختررام گریه های مادرم اگه میدونستم اینجوریه کاشکی همون مجردی میمردم بچهامو خیلی دوست دارم نمیخوام بی من باشن وگرنه این دنیا و ادماشو دوس ندارم.اصلا کاشکی بدنیا نمیومدم که اینجور عزیزانمونو ناراحت کنیم تو داغ فرزنداشون دق کنن همش میگم خدایا چرا منو به این دنیا آوردی 


😏😏😏😏😏می‌خوام اثرانگشت بزنم امضابلدنیستم

در کتاب «الگوی زعامت؛ سرگذشت‌های ویژه حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی» از قول آیت‌الله عبدالصاحب مرتضوى لنگرودى آمده است: یکى از آقایان محترم و خیلى مورد اطمینان (که چون احتمال مى‌دهم ایشان راضى نباشد که اسمشان را ببرم، از بردن اسم ایشان خودارى مى‌کنم، صددرصد مورد وثوق و اعتماد است و به قدرى متدین است که مى‌توانم پشت سر ایشان نماز بخوانم) مى‌گفت: 


من از مقلدین حضرت آیت‌الله العظمى آقاى بروجردى بودم. وقتى که خبر فوت و ضایعه عظیمه آقا به من رسید، مثل اینکه پدرى را از دست داده باشم خیلى ناراحت شدم، تصمیم گرفتم غسل و تکفین آقا را خودم به عهده بگیرم، لذا وقتى براى مراسم به بیت آقا رسیدم به اشخاص مربوط مراجعه کردم و گفتم: من مى خواهم آقا را غسل بدهم و آقا را تکفین کنم و این توفیق نصیب من شود. آنها نیز قبول کردند.


 


ایشان گفت: من و یکى از دوستانم وارد حمام خانه آقا شدیم، آقا را خواستیم غسل بدهیم و هنوز آبى نریخته بودم و غسل را شروع نکرده بودیم، دیدم چشم آقا این طرف و آن طرف را نگاه مى‌کند و چشم‌هایش حرکت مى‌کنند.


 


به خودم گفتم: آیا چشم‌هاى من اشتباه مى‌بیند؟! یا اینکه آقا زنده است؟ و در ضمن گاهى مى‌دیدم که تبسم مى‌کردند و لبخند مى‌زدند، همین طور مات و مبهوت بودم.


 


خلاصه! پیش خود گفتم حتما من اشتباه مى‌بینم و حتما به چشم من اینچنین مى‌آید به هر حال به رفیقم گفتم: آب بریز! او آب مى‌ریخت و من غسل مى‌دادم . بعد از اینکه غسل آقا تمام شد، آقا را حرکت دادیم و جایى دیگر براى تکفین بردیم باز همین طور مى‌دیدم که چشمهاى آقا اطراف حمام را نگاه مى‌کند و گاهى تبسم مى‌فرمایند. در حالت بهت و حیرت بودم که رفیقم به من گفت: چه شده است؟ 


گفتم: من چیز عجیبى را مى‌بینم، نمى‌دانم درست است یا نه؟ 


گفت: چشم‌هاى ایشان و تبسم ایشان را مى گویید؟ گفتم: بله! پس من اشتباه نمى بینم و شما هم همین را مى‌بینید. 


ایشان وقتى جریان را براى بنده تعریف مى‌کردند، گفتند: چطور مى‌شود شخصى که روح در بدن ندارد، چشم‌هایش حرکت کند و تبسم نماید؟! 


گفتم : آقا! خدا مى‌خواسته به شما نشان بدهد که این عالم ربانى چقدر بزرگوار است و چشم برزخى شما را باز کرده است و آن عالم برزخ ایشان بوده است، نه عالم ظاهر ایشان و شما چشم و لبخند زدن برزخى ایشان را مى‌دیده‌اید، زیرا انسان به مجرد اینکه روح از بدنش خارج مى‌شود، در قالب مثالى مى‌رود و در واقع زنده است.

من فقط میگم بمونم بخاطر دختررام گریه های مادرم اگه میدونستم اینجوریه کاشکی همون مجردی میمردم بچهامو ...

جمله اخرت سرشار از ناشکریه .وخداوند از گفتن این جمله خیلی ناراحت میشه ازدستت .دعاکن سایت همیشه بالای سر بچه هات باشه خدا حرفاتو گوش میده

لایک نکنید .توروخدا 

حجة الاسلام دكتر سید محمود مرعشی (فرزند آیة اللَّه العظمی مرعشی نجفی) نقل كردند:


ساعاتی قبل از وفات آیت اللَّه مرعشی دیدم حالشان دگرگون شده پزشكی آوردیم، معاینه‏ای كرد و بهتر شدند ولی بعد از مدتی گفتند: مرا پا به قبله قرار دهید.


رو كردند به من و گفتند پسرم! من غسال دیده‏ام. شما غسّال نیاورید.


بعد از فوت با چند نفر از خواص، بدن را بردیم بهشت معصومه. دیدیم آنجا فردی با قامت بلند، محاسن زیبا، لباس سفید و دستكش سفید، منتظر ما است.ایشان آقا را غسل دادند، كفن كردند و... تا فردا كه دفن شدند.وقتی رسیدم به منزل به افراد منزل گفتم: ما پول غسال را ندایم (چون سرگرم كارها بودیم) روح آقا ناراحت می‏شود. او را از كجا پیدا كنیم؟ هر چه گشتیم پیدا نكردیم. به رئیس قبرستان گفتیم شما غسّالی دارید با این خصوصیت. گفت: ما این ساعت اصلاً غسال نداریم چون شما گفتید خودمان غسال می‏آوریم ما خبر نكردیم. چه كنیم؟ دیدم خوشبختانه مراسم را فیلمبرداری كرده‏ایم. فیلم را آوردیم. دیدیم همه چیز فیلمبرداری شده، مگر شخص غسّال. فقط دست‏های او فیلمبرداری شده كه بدن را جابجا می‏كند.

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز