بیا باز اخرش شد قضاوت
شما خودت این همه نوشتی که ملت بیان نظر بدن دیگه نظرم که بدون قضاوت نمیشه وگرنه تاپیکو قفل میکردی میگفتی دل نوشتس
بعدم مگه فقط به اومدن و پرسیدنه خونه سمی
همین که طرف در ترانسو باز میذاره صداشو فامیل میشنوه خودش استرس زاست خودش ناراحت کنندس
اگر شهر غریب بودن خب اون فامیل از دعوای اینا خبر دار میشد ؟صدای جیغ میشنید ؟
نه !!!
تا فردا صبحم ماها بگیم شما و خانوادت متوجه نمیشید چون فک میکنید شرایط خاص اونا دلیل میشه بر اینکه میانداری کنید که میگم این هم تقصیر داییته هم زن داییت
ولی من به شخصه هر عروسی دیدم اصلا عروس چیه هر دختر جوونی هر خانم میانسالی ، از خانواده شوهر و محل و اینجور چیزا فراری بوده که تا صداش رفت بالا یا رفت خونه باباش تا فلان فامیلش بفهمه
واقعا برا نیومدن به اون خونه به زن داییت حق میدم
حالا داییت توان نداشت اجاره بده ،زنشو مجبور میکرد تا خودش بره دنبال کاری چیزی لااقل تو خونه دلخواهش حالا هم کف اجاره میکرد ،یکم از اجارشو میداد و میموند تو اون شهر اینجوری مشکل تا حدودی رفع میشد
یه جاهاییم زن داییتو درک نمیکردم مثلا بد گویی از پدر و پدر بزرگ و غیره ولی تو مسئله کتک زدن واقعا هنوزم معتقدم مرد اگر زنشو زد باید خودش میرفت جمع میکرد جریانو به قولی خودتم میگی اولین بار بود تو بیست سال طرف قهر کرده بود !!!
متاسفانه این زندگی زیادی توش حرف و حدیث فامیل و درو همسایه اومده و درست بشو نیست تا وقتی که دو طرف قبول نکنن که احدی رو با خبر نکنن و حرف از کسی نگیرن و تحویل ندن ...