دخترای مجرد

من دیروز صبح آزمون داشتم ، بابام نبود منو ببره ، برادر بزرگ تر هم دارم بهش میگفتم منو ببر غر میزد.. خودم اسنپ گرفتم رفتم بعد بابام فهمید کلی حرف که دختر خوب تنها نمیره ( اگ از الان سعی نکنم آزادی مو بگیرم قطعا خیلی محدود میشم در آینده ) برگشتم بهش گفتم ک مگه زندانی ام؟ دختر میره بیرون اون  قدیم بود نمیرفت کسی بیرون .. 

بعد شب که اومد خونه برگشتم بهش گفتم فردا میخوام برم بیرون یادم باشه برات شونه بگیرم لازم داری 😂 هیچی نگف

چقدر بهت حقوق میدن رشته تحصیلیت حسابداری بود عزیز م 

منم آزادی که حق طبیعیم هست ندارم 

میفهمم چی میگی 

ولی من شاغل نیستم 

فعلا درس میخونم و یه حرفه می خوام یاد بگیرم ببینم میتونم شرایطمو تغییر بدم 

خب خیلی از خانواده ها نمیزارن دخترشون مسافرت بره خانواده منم نمیزارن

مسافرت که هیچی 

حداقل میتونستم خودم با یه دوستی یه خریدی کافه ای جایی برم اما متاسفانه نمیزارن مگر اینکه خودش ببره

خوب بایکی برو تورابطه مشکلی نداره البته شرایط منم مثل خودته همش سرکارو خونه تفریح ندارم 

چرا نمیزارن؟ بشین منطقی باهاشون حرف بزن

دقیقاااا منم 

من از همهههه چی خستم 

چند تا مشکل هم دارم مثه اضطراب احتماعی ، کمبود اعتماد بنفس، طرد شدن از سمت پدر مادر ، و....... 

از طرفی اهل دوستی هم نیستم

نمیدونم همیشه خواستم با دوستام جایی برم بابام گفت باشه خودم میبرم من مبه غرورم بر میخورد سنم که خیلی کم نیست مجبور باشم با خانواده برم 

نمیرفتم، یسری مامانم گفت جامعه خرابه منطقشون اینه 

چند سالته

منم تا بیست خونه نشین بودم

بعد یواش یواش مسافرتام شروع شد

الان خارجم میتونم برم 

حالا من فقط به حال اونایی که سرکار میرن غبطه میخورم میگم کاش منم دستم تو جیب خودم بود برا چندرقاز انقد التماس خانوادم نمیکردم ولی میگن تا درست تموم نشده نرو سرکار خودمم نمیتونم همزمان درس بخونم و کار کنم ولی بی پولی هم خیلی فشار میاره روم

کی گفته چرا اینطوری این دید رو داری فامیل ما هم بچش به دنیا اومد تو حاملگی افسرده شد ولی همسرش همش میبردش مهمونی و اینور اونور دختره از همسرش راضیه خودش گفت بنده خدا تو بارداری بزور منو میبرد دور میداد و مسافرد