همیشه کارشه همیشه جلوشون باهام بد حرف میزنه
توقع هم داره همیشه من زنگ برنگ حالشون بپرسم مریض بود رفتم دکتر عیادت گل بردم چند ماه مریض بودم دریغ از اینکه یه زنگ بزنه بپرسه حالمو الکی فقط به داداشش گفته من حالشو پرسیدم جوابمو نداده
من باید چجوری رفتار کنم
به شوهرت بگو من مریض بودم سراغی از من نگرفتن چرا توقع داری من همش زنگ بزنم بهشون؟ بهش محل نده کار خودتو بکن
دقیقا مادرشوهر و خواهر شوهر همینن ،دروغگو ها جلوی شوهرامون خودشونو می زنن به مظلومی ،هی میگن ما که کاری نکردیم ما که شما رو دوست داریم نمی دونیم چرا زنت با ما بد شده بعد هم نهایت کرم ریزی و عوضی بودنشون رو روی ما پیاده می کنن و آخرش هم ما میشیم آدم بده داستان
شوهرت کم کم متوجه میشه ،همونطور که شوهر من متوجه شد
من یه مدت طولانی خونشون نرفتم اونا هم شوهرمو پر می کردن میومد خونه با من الکی دعوا می کرد بعد از یه مدت بهش گفتم عزیزم ما زندگیمون خوبه مشکلی نداریم به خاطر حرف مردم تلخش نکن، اونم کم کم متوجه شد خانواده اش چه جوری زندگی ما رو به هم می ریزن
