2777
2789

وقتی به خونه‌ی قدیمیمون سر زدم انتظار داشتم اونجا باشی!

درحالی که روی ایوون روبه‌روی شمشاد‌های حیاط نشستی و داری رویِ آهنگت کار می‌کنی.

آخرین نشونه‌ از تو یک گیتاز شکسته بود و خدایِ من‌.

تو گیتارت رو شکستی؟ به من میگفتی: دلبستگی‌های من تو هستی و گیتارم.

من که ترکت کردم، گیتارت رو چرا شکوندی؟

خونه همونجوری بود که آخرین بار اونجا بودم‌.

اصلا بعد از من به چیزی دست زدی؟ 

تیکه‌های شکسته‌ی گیتارت رو جمع کردم و شمشاد‌ها رو آب دادم.

زن‌ همسایه می‌گفت: تو دو ساله خونه نیومدی!

میگفت یک روز ژولیده و پریشون کلید رو بهش دادی و فقط گفتی: شمشادها رو آب بده؛ اون دوستشون داشت.

و دیگه برنگشتی، گیتارتم که نبردی...

پرده‌ها رو عوض کردم، آیینه رو دستمال کشیدم و دیدم عکسمو برداشتی، پس گیتارت رو نبردی و ولی عکس منو؟ 

زیر میز شعرنویسی‌هات یک نوشته پیدا کردم، با خط درهم و برهم نوشتی: و  اگر شمشاد‌ها خشک شدند و تو نیامدی چه؟

دلبندِ عزیزم، می‌خوام بدونی که من شمشادها رو دوست نداشتم، درواقع من وقتی رو دوست دارم که تو روبه‌روشون میشنی و گیتار میزنی.

حالا نوبت منه، به شمشادها آب میدم و هر روز صبح پرده رو کنار میزنم، تو هم مثل منی، می‌دونم یک روزی با یک گیتار جدید بر میگردی


موضوعش فعالیت های یک روز تعطیله،و بابد به روش پرسش و پاسخ سازی یه گزارش بنویسم،این گزارش حساب میشه؟

دیگه هیچی واسم مهم نیس...

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792