من ی زمانی این فکر ک تهش اینه من با کسی ازدواج میکنم ک دوس دختر داشته پس چرا من پاک بمونم و یادمه تو سن بیست سالگی لین فکر مضخرف منو هل داد سمت اینکار ولی کاش گول این فکرای مضخرفو نمیخوردم و واقعا تا همیشه پاک بودن و با مردی دوست نمیشدم چون همه بشدت ضربه روحی دیدم و هم حس کردم دیگه اون دختر پاک پاک نیستم...
من معتقدم من نمره برگه خودمو میگیرم پس برام مهم تیست ک کسی منو قبول میکنه یا کسی منو میخاد یا نه من ک خودمو قبول دارم ...البته اینو بگم تو سن پایین منم نیاز داشتم ادما منو بخان ولی الان برام مهم نیست اونا منو نمیخان منم نمیخامشون و بیشتر ازین نیست...
کاش هیچوقت دوس پسر نداشتم واقعا خوب نبود کارم ...
بعد شکست عشقی حتی حواس پرتم شدم متاسفانه