هیچوقت نتونستم با یه دختر دوست صمیمی بشم!!!! دوست فقط خانواده و همسر
بقیه رو باید ریخت سطل آشغال
ببین اونایی که میگن بد جوابشو دادی همونایین که اویزون خونه های مردمن و خونه خراب کنن...
این سلیطه شاید فردا برگشتی بیاد جلو شوهرت گریه زاری راه بندازه که مگه من چکار کردم چرا مادرت اونجور گفته و بعدم شوهرتو میکشه وسط....خلاصه که منتظر هر کاری از سمت این باش و همیشه تو موضع حمله باش و این سگ ها رو جمعش کن وگرنه به حرمت نون نمکی که خونت خورده نباید طلبکارانه بات حرف میزد و میگفت درکت میکنم و خونه مادرت میبینمت.ضمنا اصلا دیگه حتی اعیادم راهش نده خدا نکرده دعایی چیزی میریزه تو خونت
ول کن اینو این دختر هاریه تو ساده ای نمیفهمم چرا باهاشی
چه حقی؟؟
طرف هر روز هر روز خونه ی اسی بوده
انقدر که خونه اسی بوده خونه خودشون نبوده
اسی متاهله
تازه مجردم بود هر روز این همه ساعت ۸صبح تا ۵-۶بعد از ظهر چه خبره ؟
این چیزا شخصیتو فهم و شعور میخواد
که وقتی نداشت باید واضح مطرح بشه
بخاطره بیشعوریه یکی دیگه که نباید بقیه ناراحت و معذب بشن
شوهرش خونه خودش راحت نباشه
بره تو کوچه؟
ببین شاید گفتنش بد بوده اتفاقا منم‌میخواستم بگم لازم نبود بگه شوهر گفته مادرش گفته ولی خیلی بده ما ایرانیا بلد نیستیم منطقی و رک با کسی صحبت کنیم.وقتی کسی انقدر بی درکه.طرف رفته خونه مادرش میگه مریضه بابا باید کمک کنم میگه بسه پاشو بیا دام‌تنگ شده دلش تنگنشده حوصلش سر رفته.یا بگه خونه نیستیم بیاد تفتیش که ا ماشینتون هست درو باز کن.یکم عقل داشت حدس میزد دو بار این اتفاق افتاده غیر مستقیم به من داره میگه کمتر بیا.من بودم نمیگفتم شوهر یا مادرش اینو گفته.ولی من رک میگفتم عزیزم یه برنامه برا رفت و امدمون داشته باشیم اینجوری من به کارام نمیرسم.من تو کامنتم نوشتم همون دوست بی درکم میومد دم خونه میگفتم من امتحان دارم میشه فردا بیایی میگفت نه.یا درو باز نمیکردم پشت سر هم زنگ میزد باز میومد مشت در گوپ گوپ درو میزد زنگو میزد.وقتی کسی انقد پررو هست راه دیگه ای نمیمونه.دل شکستن گاهی نتیجه رفتار خودمونه
