2777
2789
عنوان

خواستگارم رفت و پشت سرشم نگاه نکرد

| مشاهده متن کامل بحث + 2452 بازدید | 111 پست
خب ازش بپرس چی شد اگه باهم رابطه دازید

آره رابطه داشتیم .اصلا باورم نمیشه ی پیامم نداده .من همون پنجشنبه شب پیام دادم و بابت گل و شیرینی و اومدنشون تشکر کردم . اونم تشکر کرد که پذیراشون بودیم! باب صحبت رو گفتم باز کنم شاید چیزی بگه . هیچی نگفت.


احتمالا بخاطر رفتار مادرت ناراحت شده و ب اجبار اومدن خواستگاری

آره ممکنه ولی من قبلش گفته بودم مادرم اوکی نیست و میدونست و اصلا قرار بود با مادرش بیان ک مادر منو آروم کنن و دلشو بدست بیارن‌.

ولی حتی اگه ناراحتم شده باشه،آیا بعد اینهمه ارتباط و دوستی نباید ی زنگ میزد یا حتی ی دیدار ک بگه نمیشه و خدانگهدار؟

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اشتباه اول این بوده که ۳ سال خودتو معطل کردی . اشتباه دوم هم ادب اوناس

یکسال و نیم اول فقط همکار بودیم و دورا دور گاهی دیدار دوستانه داشتیم، پارسال گفت اگه بشه ب ازدواج فکر کنیم،بعد کلی کلنجار با خودم قبول کردم و قرار شد خونشو عوض کنه بعد بیاد خواستگاری ک نشد و ... آخرشم من طاقت نیاوردم و گفتم باید تکلیف روشن بشه 

خودت مجبورش کردی بیاد خواستگاریت ؟؟؟؟ خب معلومه نمیاد مگه مجبوره

آره من مجبور کردم،هی میگفت الان وقتش نیست ولی خب آخه سن من ۳۵ سن ایشون ۳۷ و من نمیتونستم معطل بمونم.آیا حقم نبود بگم اگه میخوای بعد اینهمه وقت باید اقدام کنی واگر نمیخوای دیگه الکی قرار نذاریم بیرون نریم و ... وقتمونو عمرمونو تلف نکنیم

2805
نمیدونم اما هیچ وقت کسیو مجبور نکن کاری رو انجام بده اگه خودش میخواست میومد خواستگاری التماس نکنالان ...

قهر کردم ، خداحافظی کردم . گفتم ولم کن . دیگه نمیتونم بلاتکلیف بمونم . بعدش دوباره اومد سراغم ‌و گفتم اگه میخوای باید اقدام کنی اگه نه باید کلا بری. زندگیم بهم ریخته،عمرم داره میره و تو هیچ اقدامی نمیکنی .


الان بعد خواستگاری نه ایشون نه من ، باهم ارتباط نگرفتیم.

چ جالب دو سال و نیم پیش هم دقیقا یه تاپیک با همین مضمون زدی 


کسی سوال میکند بخاطر چه زنده ای؟؟ و من برای زندگی تو را بهانه میکنم  و دختری در من ساز امیدواری مینوازد🌈🎸1403.04.24
وقتی همکارت هست باید باهاش چشم ت چشم شی ک ..خودت بپرس ازش،

تو ی شرکت نیستیم.

ایشون دفتر خودش رو داره من تو ی شرکت دیگه کار میکنم . ب لحاظ کاری و شغل مشترک داریم و محیط کارمون یکی نیست.

آقا مگه همکارت نیس نمیبینی؟

نه،قبلا ۳ سال پیش ، من زنگ زده بودم شرکتشون ازشون جنس بخرم،اینجوری باهم اشنا شدیم. ولی تا چندین ماه نه حرفی بود نه حتی دیداری .

یکسال و نیم اول فقط همکار بودیم و دورا دور گاهی دیدار دوستانه داشتیم، پارسال گفت اگه بشه ب ازدواج فک ...

خب با توجه به سنت باید پخته تر عمل میکردی . باید اول سنگاتون رو وا میکندید بعد قضیه رو به خانواده میکشوندید . اینکه خواستی تکلیفت روشن بشه خیلی هم کار خوبی کردی ولی بهتر بود با شناختی که از خانواده خودت و اون آقا داشتی اول میدی میتونید کنار بیایید بعد میگفتی بیاد جلو . اگر نمیتونست همونجا کات میکردی و تمام الانم خوب شده و تکلیفت مشخصه 

خب وقتی اصرار میکنی بیا خواستگاری دیگه شرط گذاشتنت چیه؟😐

ینی از ی مرد ۳۷ ساله ک ۳ ساله باهام در ارتباطه و ۱ سال و نیم هست میگه دارم مقدمات رو جور میکنم

هیچی نمیخواستم؟

بازم ادامه میدادم تا شاید ی روزی خودش بیاد خواستگاری یا چون اعتراض کردم بیا باید بدون شرط ازدواج میکردم؟

شما که کلی انرژی و وقت و احساس و زمان خرج هم کردید چرا اختیار کار رو سپردید به مادرتون ؟ بزرگترین اشتباه دختر و پسر اینه که پای مادرشون به زندگی مشترکشون باز شه . پدر فرق داره . خدا گفته بله با دختر . تایید با پدر . چون دختر نماینده احساسه و پدر نماینده عقل و منطق . مادر نماینده ی چی میشه ؟ مادر که خودش روز به روز عقلش کمتر میشه و هر چی پیرتر میشه بچه تر میشه و مثل بچه ها لجبازی میکنه رو تو روز خواستگاری باید یه کارت هدیه بهش داد و فرستادش شهر بازی . 

اسی گفت و رفت باز درانتظار زنگ... ملتم راه حل میدن😎😎😎

ساکنان دریا پس از مدتی ب صدای دریا عادت میکنند.... وای ک چ سخت است قصه عادت!!!!☆ بدترین درد اینه ب چیزی ک قبلا شوقشو داشتی عادت کنی!!!!!!! ☆

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز