هعی چی بگم که خودم هم مجردم
اما باید یک جایی بری که چندنفری ببین بعد بیان خاستگاری تا قسمت بشه
نمیدونم من وقت آرایش ندارم همش میدوم کابل میزنم از این سیستم به اون سیستم برنامه مینویسم سوییچ و .. .... اما یکدفعه به خودم اومدم چرا نمیتونم ازدواج کنم ناراحتم سنم خیلی بالا رفته !!!! جادوم کردند احتمالا
آره چون امکان ازدواج ندارن، افتاده‌ن دنبال عذر میخوام دختربازی. همهٔ این دردها و رنج‌ها به خاطر وضع اقتصادیه. باور کن. جوونا پول رهن یا خرید خونه داشته باشن، درجا میرن خواستگاری. دوستهای همسر من کلی‌هاشون مجردن. شما فک نکن پسرها از این غصه‌ها نمیخورن. پیش من گاهی درددل میکنن. اونا هم آرزوی ازدواج کردن و بچه‌دار شدن دارن. از بی‌پولی میترسن.
نه عزیزم جادو نکردن
من کاملا درک می کنم شخصیتت رو ...
دیگه بهتره کمی برای خودت وقت بذاری
هفته ای یکبار برو آرایشگاه
تغییرات بده
صبح ها در حد یک ربع برای خودت وقت بذار
نذار زیاد شخصیت مردانه بهت غالب بشه
اون دخترونه بودنت و اون روحیه دخترونه رو بعضی جاها نشون بده
جاهایی که فکر می کنی همسر مناسبت پیدا میشه رفت و آمد کن
مثلا برو دانشگاه دو واحد بگیر تدریس کن
تو همایش های رشته ت شرکت کن
اگر می خواهی تا با شوهرم صحبت کنم جبرم بده
راستی اسی پسر تا پنج سال کوچیک‌تر رو هم قبول کن. پسر ۳۵ ساله دیگه عقلش میرسه. اگه ۲۰ سالش بود و شما ۲۵ میگفتم خوب نیست، اما توی این سن به نظرم اصلا مشکل‌ساز نیست.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز