همسرم بخاطر حسودی دیگه نمیذاره برگردم دانشگاه

در واقع مقصر اصلی پدرته ک مجبورت کرده با کسی ک دوست نداری بری زیر ی سقف شما ک سنت کم بوده و علاقه ب تحصیل داشتی چرا اینکارو باهات کرد؟ مقصر بعدی هم شوهر احمقته ک فکر کرده عشق بعدا ب وجود میاد واسم جالب شد بدونم کدوم شهری ک هنوزم مثل ایران ۱۰۰ سال پیش رفتار میکنن

ازاد رفتی انقد راه دور؟؟؟؟

چقد تو دیگ جالبی

لک کردم داری پزشکی دولتی میخونی انقد سختی ب جون خریدی

سلام گلم،به زبون خوش بگیر شوهرتو و راضیش کن که برگردی خوابگاه، راهش جداشدن از همسرت نیست، بهش حق بده کمتر کسی راضی میشه خانمش این همه ازش دورباشه،جز خودت کسی نمیتونه بهت کمک کنه، سعی کن بهش نزدیکتر بشی تا بیشتر بهت اعتماد کنه

سلام خانم خوبین من دیشب اولین بار بود تاپیکتو میدیدم رفتم یه سری به بقیه هم زدم 

حالا اتفاقیه که افتاده  ولی کاری که باید انجام بدی درمان روح و روانت هست که اگه درمان نکنی این خشمهای فروخفته تو بدنت خودشو نشون میده با هزار علامت

شما که خداروشکر پولش رو داری تهرانم تو مسیر دانشگاهته اونجا تراپیستهای خوبی میتونی پیدا کنی 

حقیقتا شیراز که اگه هم باشه من نمیشناسم 

یه خانم بیتا حسینی هست اینستا هم پیج داره دوستم پیش اون میرفت پیجشو ببین اگه باهاش ارتباط برقرار میکنی  حتما برو پیشش سر سری نگیر

به نظرم باهمه سختیخایی که کشیدی اول تلاش کن زندگیت خوب بشه وقتی شوهرت مرد خوبیه درست کردن این به نفع خودته بیشتر 

بعد هم اگه نشد تا چندسال دیگه هزار چرخ میچرخه دنیا 

یه زمانی تو فامیل ما دوتا پسر رفتن زن غریبه گرفتن به خدا انقدر سخت بود همه به اون دوتا جوون حرف زدن ولی چهارپنج سال بعدش همونا که مخالف اون دونفر بودن خودشونم رفتن عروس غریب اوردن

یا بیست سال پیش دخترای فامیلمون  میگفتن حتی خواستگار از شهر دیگه دارن هم جرم بودولی الان سالهاست از همه استانهای کشور وصلت کردن دیگه همه چی عادی شده 

مطمین باش برای شماهم شرایط بهتر میشه  فقط صبور باش درستو بخون برای بچه دار شدنم عجله نکن

من اگه جات بودن برای اروم کردن شوهرت الان فقط اروم باهاش صحبت کن  بگو من 

 قراره سالها این راه طولانی رو برم وبیام اگه قراره هربار این الم شنگه رو بخوای راه بندازی که نمیشه 

الانم دلم برات تنگ شده بود دلم خواست بیام خونمون ولی انقدر اذیت کردی که یادم رفت برای چی اومدم پشیمونم کردی  اگه میخوای شرایطمون بهتر بشه اذیت نکن گیر الکی نده

مرتب اینجرفهارو تکرار کن فکر نکن بیفایده هست شاید اولش وانمود کنه که روش اثر نزاشته ولی بعد خودت میفهمی که تغییر کرده تو ذهنشون ناخوداگاه میمونه

بعضی از تاپیکاتو خوندم عزیزم ، نه از احوالات زندگیت نه هیچی خبر ندارم که بخوام مشاوره یا نظری بدم ولی اوضاع زندگیتو شده با مشاور با هر چی شده درست کن ، ببین این وسط هم خودت هم شوهرت حسابی دارید میسوزید ،هم تو جوونی هم همسرت گناه داره