واقعا؟
مثلا امروز اولین باره بعد اون دعوا اومدیم خونه بابام همیشه روزایی ک قرار بوده بیایم خونه بابام صبح سرکار رفتنی منو میزاره جلودر خونه بابام و خودش میره سرکار غروب میاد شام میخوریم برمیگردیم ولی امروز بعدازظهر پیام داد ک من نمیتونم بیام و امشب بمون فردا میام دنبالت دوباره ساعت ۹ شب پیام داد ک پاشو با داداشت بیا گفتم داداشم نیست نمیتونم بیام گفت فردا خودم میام
فردا هم قراره بیاد از جلودر منو برداره بریم تو نمیاد
میترسم کلا دیگه نیاد