2777
2789

سلام عزیزای دلم

تو تاپیک قبلی و حتی دایرکت اینستا چندین بار ازم پرسیدین که چطور انرژیت رو بالا نگه میداری؟

منشا انرژی روحیت چی هستش؟

و سوالایی از این قبیل…

امشب یهو دلم خواست در موردش حرف بزنیم؛

بچه ها این موضوعی هستش که این چند سال اخیر خیلی در موردش تحقیق و مطالعه کردم و به جایی رسیدم که  اول راه هرگز فکر نمیکردم جوابم این باشه!

من همیشه تشنه ی عشق و توجه بودم

و هرگز اون حدی که راضیم میکرد رو به صورت مداوم از اطرافیانم دریافت نمیکردم. ( خانواده، همسر، بچه ، دوست ، همکار، فامیل…)

بعد از سال ها فهمیدم چیزی که دنبالش هستم درون خودمه. فقط و فقط خودم هستم که میتونم این میزان از عشق و توجه رو به خودم بدم و چه ناشیانه تو دیگران دنبالش بودم. گاهی چقدر به دیگران این عشق و توجه رو میدادم به امید اینکه هم ترازش رو ازشون بگیرم و همیشه نا امید میشدم( از خصوصیات مهر طلبی هم هست)

به جایی رسیدم که دست از همه شستم و خودم رو پیدا کردم❤️

خود عزیز و مهربانم رو! چطور این وجود نازنین رو خرج خودم نکرده بودم؟!؟!؟!؟

چه کسی لایق تر از خودم بود برای عشق ورزیدن؟!

حتی الانم که تایپ میکنم اشک تو چشمام جمع شده

از همه مراقبت کرده بودم جز خودم

پناه همه شده بودم جز خودم

به همه دلداری میدادم جز خودم

برای همه خرج میکردم جز خودم….

و از اینجا بود که ورق برگشت. خودم رو در اغوش گرفتم با وجود تمام نقص ها و اشتباهاتم. شماتت خودم رو کنار گذاشتم و به جاش از خودم مراقب کردم. هر روز صبح تو اینه به خودم لبخند زدم گفتم؛ الی ، دختر قشنگم امروز مراقبتم، چیکار کنم برات امروز یکم خوشحال تر شی؟

گاهی که بیمار یا غصه دار میشم خودم رو نوازش میکنم میگم الی خوب میشه، میگذره من مراقبتم

هر ماه حتما برای خودم یه چیز خوب میخرم

هرچی که قبلا از دیگران انتظار داشتم ، خودم به خودم میدم

از کسی دیگه انتظار ندارم

حتی با هرکسی معاشرت نمیکنم

خلوتم برام بی نهایت عزیزه، هر کسی رو بهش راه نمیدم ، فقط با کسایی خلوت میکنم که میدونم واقعا دوستم دارن اونم نه همیشه، هر وقت که پا بده، راستش چندان حس نیاز هم بهش ندارم.

کتاب کتاب کتاب کتاب کتاب

موسیقی خوب

طبیعت

رسیدن به تیپ و استایل

غذای سالم و خوب

یکی دوتا ادم حسابی اطرافم که همفکر و همدل هستیم.


اینا به من کمک میکنن تا بیشتر هوای خودم رو داشته باشم و اینجوری سطح‌ انرژیم رو بالا میبرم


بچه ها این موضوع خیلی جای حرف داره، ترجیح میدم  تو کامنت ها ادامه اش بدیم، چندتا عکس جدید هم از روزهای اخیرم میذارم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



این مسیری هستش که هر روز یک ساعت توش پیاده روی میکنم

تمام مدت با شگفتی به اطرافم نگاه میکنم

صداها رو با دقت گوش میدم

به ادم هایی که از کنار میگذرن لبخند میزنم

و از خداوند تشکر میکنم به خاطر نعمت زندگی

بخاطر پیدا کردن خودم


این مسیری هستش که هر روز یک ساعت توش پیاده روی میکنمتمام مدت با شگفتی به اطرافم نگاه میکنمصداها رو ب ...

پائیز هميشه آدم رو مبتلا میکنه ❤️

روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیده‌ای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بی‌عیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷

چند روز پیش تو جزیره یه کنسرت اپرای ایتالیایی برگزار شد

راستش تو رودروایسی استادم که گفته بود بیا ، رفتم

چون تا حالا اپرا ندیده بودم از نزدیک و ذهنیتی هم نداشتم

اما هر طوری شده بود رفتم

به خاطر خودم رفتم که تجربه اش کنم

اولین قطعه که شروع شد

من میخکوب شدم

و دیگه اشکام بند نیومد

اخ اگر بدونید موسیقی فاخر چه اثر اعجاب انگیزی روی روح و روان میذاره!

چند روز پیش تو جزیره یه کنسرت اپرای ایتالیایی برگزار شدراستش تو رودروایسی استادم که گفته بود بیا ، ر ...

چه قطعه‌ ای نواختند؟ 

روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیده‌ای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بی‌عیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷

این کتونی ها رو هفته ی پیش برای خودم خریدم در صورتی که قبلش میخواستم برای رز یه لباس جدید بخرم

اما کتونی های صورتی و گلدار رو که دیدم با خودم گفتم الی واجب تره

میدونی چقدر قراره با اینا ذوق کنه؟!🤩

خرید برای رز بمونه واسه یه وقت دیگه🤓

پنجشنبه صبح زود از درد بیدار شدم

هی با خودم فکر کردم چطور خودمو از این فاز غم و درد بکشم بیرون، 

در نهایت دست خودمو رز و مامانمو گرفتم رفتیم صبحونه بیرون، هوای صبح ونور افتاب و این صبحونه ی مشتی کلا از این رو به اون روم کرد🥰

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792