مناجات با امام زمان عج
✍به قلم مریم صالحی مرزیجرانی
من اگر خوبم وگر بد، تویی اقای جهان
شرمسارم روسیاهم پیشگاهت مهربان
خسته از نامردمیهای جهان میخوانمت
زخمی از نامهربانیها واز زخم زبان
کاش امشب بگذری از کوچه مان
کاش تا لایق شوم بر یک نفس دیدارتان
ارزو دارم شبی درنافله یادم کنی
واسطه باشی گدا را پیش الله ،مهربان
شاه وسلطانی وبر این سائلان رحمت کنی
خوب میدانم کریمی و کرم احسانتان
زاده حیدر مگر غیر از همین باید شود?
یابن الزهرا من به قربان دل دریا یتان
زندگی بی عشقتان دلمردگیست
جان فدای مقدم و جانها فدای نامتان
گم شدم در کوچه های ازدحام بی کسی
منتظر ماندی که برگردم الهی من شوم قربانتان
یابن الزهرا ،سالهاست چشم انتظاری ،دلبرم
من بمیرم لشگر ویاری نداری سرورم
من بمیرم مثل حیدر از همه دلخسته ای
بی وفایی دیده ای اما زما نگسسته ای
مهربانا. پادشاها،راه را گم کرده ایم
التفاتی کن گدا را مانمک پرورده ایم
بارالها،نور ایمان بردل ما برفروز
مابه تاریکی اسیریم ،شب نما مانند روز
باقی غیبت ببخشا ای کریم پرده پوش
منجی عالم رسان بگذر زما وچشم پوش
اللهم عجل لولیک الفرج