الان با بابام و خواهرم دعوا کردم
کیک پخته بودم اونقدرم خوشمزه شده بود از تو فر برداشتم انداختم آشغالی 😐
الان اینقد دلم میسوزه
کلی داد و بیداد کردیم و حرف زدیم بهم گفتن میخواستی نپزی پختنت ارزش نداره و این حرفا منم از همون فر انداختمش سطل آشغال
اونا حقشون بود فقط حیف مواد غذایی شد
پریودم هستم دلم درد میکرد
از اول صبحم گفتم بهشون حوصله ندارم پریود شدم با من کاری نداصته باشین بازم میگن هاا بیا خونه تمیز کنیم
بابام همش میگه چرا میخوابی
اه اه از همه چی متنفرم