حیف خوبی هایی که خانوادم به شوهرم کردن داریم طلاق میگیریم

این انتظار رو هم داشته باشن حق دارن والا . خاک تو سر مرد بی عرضه و‌بی شخصیت که با چنین شرایطی برده بشه . خب احمق برو خودت تلاش کن تا احترامت پیش زن و خانوادش زیاد بشه . تازه احترام زن و خانوادش رو هم نداره مفت خور.

دیر نیست . خودت رو نجات بده .‌سنت هم کمه .موقعیت خوب برات هست

صد درصد . ولی دیگه عجله نکن . بعد با مردی باش در حدود سن و سال خودت نه زیاد که هم رو درک کنید و از نظر مالی هم اون ازت سر باشه .

پس زودتر اقدام کن

دارن می کنن...بهم میگن بی عرضه

تحقیرم میکنن

فعلا خونه مامان منیم از وقتی عمل کردم والآن یسال گدشته و همچنان درد دارم و محدودم و بیپار

حالا شوهرم داره خونه می‌سازه میگه دی حاظر میشه.اگر بریم و من همچنان بیمار باشم و مطمئنم دوباره پای خانوادش اونجا باز میشه وانتظار دارن هر روز شا مو نهار و ....مهمونی باشن. با اینکه خودشون مهمونی میگیرن من و آدم حساب نمیکنن...

واسه همین میخوام برم کربلا و امام حسین شفاعت بیماریم و کنه و اگر جواب رد بهم بده همونجا خودم و میکشم

دیگه مدلش دیگه چی بگم من بعضی وقتا میگم شوهرم شبیه باباش پدر شوهرم از اول ازدواج خونه هیچ کدوم از فامیل زناش نمیره   البته بگما ما این مدلیم که زنگ می‌زنیم فلانی امروز ناهار می‌خوایم بیایم خونت ولی شوهرم اینا حتما با دعوت میرن

دختر خوب خودت میگی همه اخلاق و خانوادش خوبه بجز تو مهمونیابشین باهاش حرف بزن ترکش بده اخلاقیه که میشه عوضش کرد ولی دست بزن روانی بودن خانواده بد قابل تغییر نیست شوهر منم همینه امشب عروسی پسر خاله گفته نمیام منم مجبورم نرم منم نگه داشتم سر عروسی پسر داییش و دختر عمویش تلافی کنم

به نظرم بزرگترین مشکل شما در زندگی همین یاداوری که (ایشون هیچی نیست و پدر شما همه چی بهش داده و باصطلاح آدمش کرده)

با این حرف مردانگی و غرور همسرتو نابود میکنی و ایشون دچار عقده وکمبود میشن و باعث پرخاشگری ایشون میشه

وقتی شما عزت نفس طرفو میگیرید باید منتظر باشید که یکجا خودشو نشون بده

بالاخره مرده میخواد خودی نشون بده /چکار میکنه مهمونی نمیاد و....

به مردتون حس اقتدار بدین و از خوبیهاش تعریف کنید بعد ببینید زندگی بهتر میشه یا نه