مامانا بچتون ناراحتتون میکنه چیکارمیکنید⁉️

بچه ی ما اونی نمیشه که ما میخوایم 

اونی میسه که ما هستیم

آیا خودت موفق و با اعتماد به نفس و شاد هستی؟

مامان من هم تو بچگیم عین شما رفتار میکرد

بهترین لباسارو داشتم شاگرد اول بودم ولی اعتماد به نفس ندارم الان پس ربطی نداره

ادم وقتی صدشو برای کسی نزاره ..توقعی هم نداره 

حالا بحث بچه یکم فرق میکنه ولی باز من نظرم این که همه کار بچتو نباید انجام بدی حتی به خاطر خود بچه 

چون تربیتش خراب میشه 

حالا استارتر بچه ش کوچیکه ،ولی هرچی بزرگتر شد باید یادبگیره خودش کار خودشو انجام بده

خوب نباید بگه عزیزم باور من دخترت تقصیری نداره باهمسرت صحبت کن بگو این ب ضرر دخترمون خودش میشه

اره دیگه بچه باید مستقل بار بیاد اینجوری لوس میشه بنظرم هرچقدر هم پولدار باشی باید یاد بچه بدی برای رسیدن به خواسته هاش تلاش کنه رو پای خودش وایسه نه که مادر همه جوره ساپورتش کنه اخرشم بشه این…

اصلا شک نکن که اعتماد به نفس مادر رو دختر تاثیر میزاره

تو جنگل بزرگ نشدم که تو اون خانواده بزرگ شدم دیگه

هر شخصیت و اخلاقی دارم اونجا شکل گرفته

 اعتماد به نفس اگر تو خونه پدر داشته باشی دنیا هم نمیتونه ازت بگیره و اگه نداشته باشی طلا بپوشی هم اعتماد به نفس نخواهی داشت اینم روانشناسم گفت

چون من بهش میگفتم شوهرم اعتماد به نفسمو میاره پایین اینو گفت

و درضمن میدونم این حرفا گفتنش راحته و تو واقعیت با بچه های دهه نودی گودزیلا سخته 

درسته قبولش براش سخته چون براش زحمت کشیدی و بهترینها رو برای بچه ات میخوای ایشالا هم موفق ترین و خوشبختترین بشه بچه ات 

از نصیحت اصصصلا خوشم نمیاد

تاپیکتو که دیدم واسه این جواب دادم چون یاد خودم افتادم

مامانم برام صدشو میزاشت ولی مادر خوبی نبود بیشتر شبیه یه معلم خصوصی یا سرپرست بود برام

ولی مادری کردن و نوازش و محبت و فهمیدن و درک کردن و راحت گرفتن رو متاسفانه به دلیل کمبودن اطلاعاتش بلد نبود

کاش به جاش بلد بود روانم رو سالم و شاد پرورش بده 

نه اینکه با کلی طرحواره و تله های ذهنی

تک فرزند؟؟اگه آره یخرده کمش کنین توجه رو به مرور چون بزرگ شه بدتر میشه ها

بچه ها خیلی زود فراموش میکنن درست میگن همینه من خیلی با پسرم دعوا داریم و خیلی منم کنترلم از دست میدم دعوامون زیاده ولی جونشم برام در میره البته تو دعواها هرچی بخوایین میگه ها به من ولی بعد نیم ساعت دوباره میاد بغلم میکنه و من بیشتر بدم میاد هم از خودم هم از اون آخه چرا دعوا رامیندازی بی حرمتی کنیم بعدم عذاب وجدان بگیرم

چون با باباها کمتر وقت میگذرونن و باباها کمتر بهشون گیر میدن مثل این میمونه که مادر همیشه از بچه ای که بیشتر بهش میرسه انتظارشم بالاس و همیشه اونو کمتر تحویل میگیره چون انتظارش ازش بالاست

این قضایا مشکل ماهم هست تا حدودی بچه پررو میشه خیلی