بله عزیزم با یکم کادوهای ریز عقدم که فامیل خودمون دادن...مامانم میگفت به شوهرت بگو ..گفتم طلاهارم خودتون قبلنا زحمت کشیدین ... چرا بگم !؟ اونقدرم به شوهرم گفتم مامان اینا شرمتده کردن زحمت کشیدن که شوهرمم شرمنده شد ... گفتم بزار ارج و قرب خانوادم بره بالا وگرنه یه کیلو طلا داشته باشی وسیله نداشته باشی فایده نداره
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
واس همین اذیت میکرد مامانم. مجرد بودیم من خاستگار زیاد داشتم همش با خواهرم میرفتن پیش دعا نویس .بعد ب خواهرم میگفت این میره تو میمونی ترشیده میشی . آخرم همون شد .دیگه یه سال بود عقد بودم دادنش ب اون مرد مطلقه . بیا ببین چجور احترامی ب پسره چلغوز میذارن . پسره چون زنش نازا بود کتکش میزد اخرم کاری کرد دختره مهریه شو ببخشه بره . بعد خواهرم عروسی کرد شب عروسی با رابطه اول حامله شد
ترکیب رنگ مو خواستی تاپیک رنگ مو رو ببین و سوال کن