2777
2789
عنوان

بچه ها امروز خرده ریز پلاستیکی مختصر برای جهاز شد هفت تومن

| مشاهده متن کامل بحث + 1401 بازدید | 126 پست
طلاهای مجردیت بود؟

بله عزیزم با یکم کادوهای ریز عقدم که فامیل خودمون دادن...مامانم میگفت به شوهرت بگو ..گفتم طلاهارم خودتون قبلنا زحمت کشیدین ... چرا بگم !؟ اونقدرم به شوهرم گفتم مامان اینا شرمتده کردن زحمت کشیدن که شوهرمم شرمنده شد ... گفتم بزار ارج و قرب خانوادم بره بالا وگرنه یه کیلو طلا داشته باشی وسیله نداشته باشی فایده نداره

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ای کاش خانواده ها حمایت می‌کردند .به جای اینکه خودشون راهکار بدن مانع میشن .خب پدرت دوست داشت عروسیت ...

خو جهاز ک نداد . عروسی هم نمیگرفت میگفت خودت بگیر .گفتم من عروسی بگیرم فامیلای عتیقه ی تو بیان بخورن؟ فردا حرفم بزنن پشت سرم؟ بعد کادو هاشو تو جمع کنی؟  اخه شوهرمم فک فامیل آنچنانی نداره شاید کلا ۵۰ نفر مهمونش میشد . من اون تایم ۵۰ تومن پول گذاشته بودم کنار اومدم خونه م رفتیم مسافرت . خرجش کردم واس دل خودم . 

ترکیب رنگ مو خواستی تاپیک رنگ مو رو ببین و سوال کن
دوسال پیش جهازم شد650میلیون اون موقع کمر بابام خم شد زیر بارش الان فک میکنم دخترت چطور می‌خوان جهاز ...

خدا الهی پدرتونو حفظ کنه فکرکنم خارجی بود همچیتون ... من ایرانی برداشتم همه چیمو

بله عزیزم با یکم کادوهای ریز عقدم که فامیل خودمون دادن...مامانم میگفت به شوهرت بگو ..گفتم طلاهارم خو ...

همون ،گفتم آخه اگه بعد ازدواج باشه وخودش یا خانواده اش خریده باشن شاید بگه طلاها کو

یا حتی اگه نپرسه تو ذهنش براش سوال بشه

در سرم جنگ های بسیاریست وتنها کشته اش منم.
خو جهاز ک نداد . عروسی هم نمیگرفت میگفت خودت بگیر .گفتم من عروسی بگیرم فامیلای عتیقه ی تو بیان بخورن ...

حالا جوونا میخوان درست فکر کن درست زندگی کن ،بزرگترا نمیذارن ،آفرین بهت که عاقلانه تصمیم گرفتی  

خو جهاز ک نداد . عروسی هم نمیگرفت میگفت خودت بگیر .گفتم من عروسی بگیرم فامیلای عتیقه ی تو بیان بخورن ...

به نظر منم آدم چند تا فامیل ودوست درجه ی یک رو دعوت کنه وخوش بگذرونه 

نه نیاز به هزینه ی زیاد نه آخرش حرف میخوری

در سرم جنگ های بسیاریست وتنها کشته اش منم.
اع ای بابا معادلاتم بهم ریخت 🤣🤣🤣

واس همین اذیت میکرد مامانم. مجرد بودیم من خاستگار زیاد داشتم همش با خواهرم میرفتن پیش دعا نویس .بعد ب خواهرم میگفت این میره تو میمونی ترشیده میشی . آخرم همون شد .دیگه یه سال بود عقد بودم دادنش ب اون مرد مطلقه . بیا ببین چجور احترامی ب پسره چلغوز میذارن . پسره چون زنش نازا بود کتکش میزد اخرم کاری کرد دختره مهریه شو ببخشه بره . بعد خواهرم عروسی کرد شب عروسی با رابطه اول  حامله شد 

ترکیب رنگ مو خواستی تاپیک رنگ مو رو ببین و سوال کن
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز