ما چند وقت دیگه عروسیمونه و من از اول یه عروسی خودمونی و مختلط دوست داشتم اما شوهرم میگه چون همه جا رفتیم خرج کردیم نمیتونیم باید همه بیان و مراسم جدا باشه. یک سال عصاب خودمو خورد کردم اخرشم حرف مامانش شد و گفتن اینطوریه. منم قبول کردم و تو قرارداد نوشتیم ۶۰۰ مهمون. الان اومده دوباره اره حساب کردیم دیدیم نمیشه حذف کرد ۸۰۰ نفر میشیم. منم واقعا مخم نمیکشید داد و بیداد کردم گفتم خستم کردی دیگه نمیخامت ولم کن برو خلاصه دعوامون شد و رفت. جالبش اینه یه قرون پول نداره بخدا پول همه چیو با قرض و قوله جور کردیم چرا باید بریزیم تو شکم مردم اخه. الانم نمیدونم چیکار کنم زندگی به کامم تلخ شده سردردای شدید میگیرم
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
اولین باره میبینم خانواده عروس دنبال مهمون کمتر هستند
این اختلاف فرهنگ های این شکلی خیلی ادم عذاب میده بعدا تو زندگی میفهمی اگه نمیتونی تحمل کنی بهتر همین الان بند ببری اگه میتونی کوتاه بیای که خوبه زندگی شریکی معنیش همینه
رسمتونو نمیدونم ماها تو عروسیامون خیلی پول و شاباش خرج میکنیم در قبال بعدا حتما دوبرابرشو میارن و مهمون زیاد دعوت میکنیم بعلاوه خرج عروسی ممکنه پول و کادو اضافیم بیاد اگه اینجوره چه اشکال داره
من مه الوده تر از گردنه حیرانم ...بغض باران شده ی چشم تر گیلانم🌱 کاربری هفتم از سال ۹۷ با افرادی که فاقد شعورن وارد بحث نمیشم😌 عاشق اشپزی تو تاپیکای اشپزی تگم کنید
والا اگه با قرضه که حق با شماس آدما و شرایطی فرق دارن من بودم کوتاه نمیومدم ولی اگه شما میبینی کوتاه نیای اون بدتر میکنه و به جدایی میکشه یا شکستن احترام ها و قصدتون جدایی نیست بیخیال شو از قدیم گفتن سر خر که سنگینه خودش میکشه بذار زیر این بدهی بزاد