یچیزی میگم ناراحت نشیا ولی چون اینقدر معتقدی و فکر میکنی بهش هرررر بلایی سرت بیاد فکر میکنی دشمنت طلسمت کرده😐 من اگه از مصیبت هام بگم توو این چندسال اخیر مطمئنم کَفِت میبره
عزیز دل واسه چندماهم که شده اعتقادتو از اینجور چیزا کم کن و اصلا بهش فکرنکن. اگه ترس از شناخته شدن نداشتم بخدا واست میگفتم چ اتفاقایی واسم افتاده ولی همه اینها حکمت و خواست خدا بوده و بس. پس من بگم که واسم کاری کردن دشمنام؟! گاهی هم بخاطر چشم زخم میشع که مثلا مورد حسادت خیلیا باشی و باعث شه اتفاقی واست بیفته
اولین کاری که میخای بکنی اینه که این تفکر جاهلانه و قدیمی رو کنار بزاری همین. وگرنه با نماز و دعا و قربونی کردن گوسفند هم باز اتفاقات بدی میفته و باز تو میگی جا. دوم کردن😑 اعتقادت به نماز و خدا و ... هم از بین میره