تاپیک تکراری اگه خوندین رد شین
اونقدر تاپیک زدم که خجالت میکشم بازم بزنم ولی وسواس فکری گرفتم 😔
دوس پسرم میگه برای اینکه بتونیم ازدواج کنیم به وام ازدواجت رو بیار قسطاشم خودش میده
خودش پس انداز کمی داره ما هم عروسی میخایم چون یه عده دوست پولدار داره که عروسی گرفتن و ماهم باید بگیریم. دایم خودشو با اونا مقایسه میکنه.
جهازیه خوبشو میخاد همه چی برند و قیمت بالا، میگه مبل صد تومن یخچال ٧٠ تومن میشینه حساب کتاب میکنه. میدونم که قراره تو خرید جهیزیه دخالت کنه
خیلی ظاهر بینه اوایل آشنایی از من عکس خونه، عکس پدر و مادر، حتی میگفت فرشاتون چین؟ در حالی که خونه خودشون معمولی و نسبتا پایین شهره، خونه ما بزرگتر و نسبتا بالاشهره
سر همه چی حرص داره به خصوص غذا. به هر قیمتی شده میخاد پولدار بشه ، صب تا شب کار می کنه ولی عقبه از زندگی و شدیداً عقده پول داره
شکاک و گیر هم هست و به همه چیت کار داره، گوشی ، لباس، رفتارو...
یه اکیپ دارن برای اینکه پیش اونا خودنمایی کنه دست به هر کاری میزنه.
اینا بدترین اخلاقاشن ولی کلی اخلاق خوب هم داره . مردم داره، شوخه، اکتیوه، اهل گردشه، تو جمع بهت ارزش میده و....
من چندین بار باهاش تموم کردم ولی با گریه و االتماساش برگشتم.
حالا شرایط خودش خونه نداره، ماشینشم معمولیه و چند سال دیگه فرسوده میشه، خودشم ٣٧ سالشه و سر پول همش با خانوادش جنگ و دعوا راه میندازه که بهم بدین. اما کاریه و تو کارش زرنگه ولی چون دیر شروع کرده به کار اینجوری عقب مونده.
من از حسرت آینده میترسم. لطفا فقط به این سوال جواب بدین
به نظرتون اون میتونه بعد از من بره با یکی با یه دختر پولدارتر و بهتر از من و زندگیش رو بسازه؟ همش میترسم این اتفاق بیفته و من بعدش باید به اون و خاطراتمون فک کنم و داغون شم. احساس میکنم بدون اون هیچ کاری ازم برنمیاد، هیشکی منو دوس نداره دیگه 😔 به نظرتون این حسا تموم میشه؟؟؟؟؟ این فکرایی که من میکنم واقعیه؟؟؟؟ چطوری به این ترس و فکر غلبه کنم ؟؟