تایپک قبلیمو بخونید خانما من رفتم خونه جاریم بعد جاریم داشت میگفت من سر پسرم اینجوری نبودم حالت تهوع نداشتم لاغر بودمو اینا من گفتم پس این یکی دختره صد درصد چون چاق شدی و خوشکل حالا دیگه من اومدم بیرون برادرشوهرم بعد من به جاریم گفته ما بچه نمی خوایم واینا جدی جدی فک کرده دختره رفته قرص سقط اورده سقطش کنه حالا جاریم به خونریزی افتاده بعد برادرشوهرمم متنفر از دختر یعنی هزار بار کفر گفته خدایا دختر ندی بهم بنظرتون تقصیر من بود توروخدا از صبح گریه میکنم چشام پف کرده
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
خداروشکر که سقط کرد واقعا باید خوشحال باشی بچه زیر دست همچین نر و ماده ای نیوفتاده
سال ها خودتو عذاب میدی تا در نگاه دیگران بالا بری بعد که همین دیگران رو از نزدیک میشناسی میفهمی که چه قدر به خودت ظلم کردی و به خاطر کسانی خودتو رنج دادی که خودشون پر از عیب و ایراد و کمبودن لطفا خودتو زندگی کن و به خاطر خودت تلاش کن تا شرمنده خودت نشی
من پست قبلتو خوندم ب نظرم حق داری عذاب وجدان بکشی بخاطر حسادتت با لین ک میدونستی چقد پسر دوستن دست گذاشتی رو نقط ضعف طرف ولی خب بدم نشد اون بچه اگه دنیا میومد یکی عین خودتون میشد پسر دوست
بدن با بدن فرق داره . این حرفا رو تموم کنید . حالا اگه اون بچه پسر بوده باشه چی. شما ک میدونستی رو جنسیت حساسن چرا گفتی دختره و فلان. الحق ک جاری ای و کرم داری