خیلی به دلم نشست🥲
گر تن بدهی دل ندهی کار خراب است
چون خوردن نوشابه که در جام شراب است
گر دل بدهى ،تن ندهى باز خراب است
اين بار نه جام است و نه نوشابه، سراب است
اينجا به تو از عشق و وفا هيچ نگويند
چون دغدغه ى مردم اين شهر حجاب است
تن را بدهى ،دل ندهى فرق ندارد
يک آيه بخوانند، گناه تو ثواب است
خريدند تنت را و بريدند كفنت را
به يك آيه و چند سكه ببستند دهنت را
نه روحي به كار است ،
نه عشقي به بار است
فقط شهوت مردانه به اندام تو يار است
آنكس كه زني را بفروشد پي پيسه
حق است كه روحش ته دوزخ به عذاب است
هر جاي جهان مرتبه زن بلند است
در كشور من زن مثل ميت به حساب است
اي كاش كه دلقك شده بودم نه شاعر
در كشور من ارزش انسان به نقاب است
تن را بدهي دل ندهي فرق ندارد
يك آيه بخوانند گناه تو صواب است
خريدند تنت را و بريدند كفنت را
به يك آيه و چند سكه ببستند دهنت را
نه روحي به كار است ،
نه عشقي به بار است
فقط شهوت مردانه به اندام تو يار است
شكستند دلت را
و غرور و حرمتت را
سكوتت گرفت از تو تمام فرصتت را
به ناني تو راضي شدي و هيچ نگفتي
همين است كه جاهل زده بر تو قيمتت را