2777
2789
عنوان

میتونم بعدازسزارین خونه خودم بمونم نمیخوام خونه مادرم برم

| مشاهده متن کامل بحث + 1701 بازدید | 106 پست
ب‌خداوندی خدا بگم یا کسی‌باورش نمیشه یا‌ همه همینجور‌تعجب‌میکنن😂انقد تنبلن ک حالت بهم میخوره. یکیشو ...

ایش ایش اینجور آدما اصلا چرا ازدواج میکنن!! متاسفم. من اصلا دوس ندارم زیادی مزاحم خانوادم بشم. 

همسرت میتونه بچه را بشوره یا لباسش عوض کنه حداقل شما که سزارینی هستی ۵ روز اول باید درست استراحت کنی ...

خونه خودش باشه بهتر من نزدیکانم خیلی اذیتم کردن سر زایمانشون خدا ازشون نگذره

عمه جونم دلم برات تنگ شد چقد زود رفتی پیش خدا روزی نیست که یادت نباشم 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سزارینی دیگه ،حداقل یک هفته نباید تنها باشی. بخیه هاتو بکشی بعد

بگو مامانت یا خواهرت بیان پیشت. من سزارین دومم خونه خودم موندم.ولی ۵روز کامل مامانم خونمون موند، ۵روز بعدش هم از صبح میومد شب میرفت خونشون. دیگه از بعدش خودم بودم ولی پسرم۲سال ونیمش بود خیلی سختم بود

تو هم حتما به کمک نیاز داری شوهرت و خانوادت باید کمکت باشن. مگرنه داغون میشی و میبری از همه چی. چون هم بچه کلاس اولی داری که دردسرای خودشو داره هم شب بیداری و بیخوابی های نوزادت

مامان یه پسر ناز و خوشگلم🥰 دختر قشنگم عزیزدل مادر😍من و بابا و داداشی بی صبرانه منتظر دیدن روی ماهت هستیم😍🥺خدایا مواظب دخترم باش، سالم بیاد بغلم❤
عزیزم می تونی ولز قبلش برنامه ریزی داشته باش یه سری غذا تو فریزر بزار عرقیجات هر چی میخوای از قبل بگ ...

منم همینطور . تازه سر بیست روز مامانم گفت برو 😊😊😑😑بعد من جا‌نداشتم چون اسباب‌کشی داشتم. یعنی بچم یکماهش نشده بود باید جابجا‌میشدم.

parasoo1989@
چه جور دلت مياد نفرين كني اونم واسه سلامتي اونم خواهر بعضيا چه قلب سياهي دارن نفرين ٧ تا سر داره نكن ...

نمیدونی اوناهم بهم بدکردن کاش بگیرین نفرینم

عمه جونم دلم برات تنگ شد چقد زود رفتی پیش خدا روزی نیست که یادت نباشم 

عزیزم من تونستم توهم میتونی

فقط شش روز کمکی داشتم 

از روز ششم تنها بودم با یه بچه دیگم که هم شیر خشکی بود هم پوشک میشد هنوز و خونمم سوییت بود 

ولی تونستم شوهرم کمک می‌کرد بهد از کارش

مثلا اندازه دو روز غذا میپختم و سعی میکردم برنامه ریزی داشته باشم 

وای نگوووو اصلاًسردخترم هیچی یادم نمیادبدبختانه وای من چی کنم خیلی دوست دارم برگردم خونه م

یکی رو بگو حداقل یک هفته بیاد پیشت یا شوهرت بمونه خونه اگر شوهرت سر کار بره چطور میخوای 24 ساعت بیدار باشی بچه دو ساعت یه بار شبا بیدار میشه هربارم نیم ساعت شیر میخوره اولاش حتما یکی باید باشه که تو بتونی یکم بخوابی من که 3 هفته پیش مامانم بودم برگشتم خونه خودم یه شهر دیگه ام یه هفته موندم چون همش شوهرم سرکار بود و نبودش افسردگی شدید گرفتم کم خوابی داشتم واسه شیر دادن کمکی میخواستم دوباره رفتم پیش مامانم دو هفته دیگه موندم بدترین خاطره زایمانم همون موقعی بود که خونه خودم تنها بودم البته بگم من تا یک ماه بیشتر از 10 دقیقه نمیتونم بشینم کمرم خیلی درد میکرد باید دراز میکشیدم همه مثل هم نیستن شاید تو تونستی بازم تا یک هفته تنهایی نمیتونی

منم دوست ندارم برم الان که چندروزاومدم پشیمون شدم مشکل من همیشه سربچه اولمه که نمیشه پیششون تنبیهش ک ...

دنیا برعکس شده فکر کردم پدر و مادرت بچه ات دعوا می کنند 

من از خدام بود پدر و مادرم انقدر بچم دوست می داشتند

خدایا خودت به این خوبی ، بنده هات به کی رفتند؟

ببین عزیزم همسرت که مرخصی میگیره خیلی خوبه،شما فقط کارهای سنگین نکن،وسواس تمیزی خونه نداشته باش شیر خشک کمکی شبا به بچه بده سیر میشه کم تر بیدار میشه،بعد از سزارین هرچه بیشتر راه بری برای بدنت مفیده،غذاهای مقوی بخور،جون داشته باشی،عوض کردن پوشک و شیر دادن بچه رو که میتونی خودت انجام بدی،بعد از دو هفته هم بگو یکی چند روز یبار بیاد یه دستی به سر و گوش خونه بکشه،کمکی بگیر،خونه خودت از همه جا بهتره،بعد تا مدرسه باز بشه و کلاس ها روی روال بیوفته تو سر پا شدی،هیچ نگران نباش

آرزوهایت راجایی یادداشت کن خدایادش نمیرودولی توممکن است فراموش کنی چیزهایی که امروزداری روزی جزو آرزوهایت بود
همسرت میتونه بچه را بشوره یا لباسش عوض کنه حداقل شما که سزارینی هستی ۵ روز اول باید درست استراحت کنی ...

نمیدونم میتونه یانه سردخترم که دوهفته خونه مادرم بودم ولی خب بایدازیجایی شروع کنه دیگه من که تنهایی بچه دارنشدم 

هرآدمی یه آرزویی داره که....همیشه براش آرزو می مونه 😔
منم همینطور . تازه سر بیست روز مامانم گفت برو 😊😊😑😑بعد من جا‌نداشتم چون اسباب‌کشی داشتم. یعنی بچم ...

برای من که سر نه روز گفت برو تازه من شیر به شیر داشتم 

یه سری ها دوست ندارن به دخترشون کمک کنن


یعنی چی ازلحاظ جسمی بدنم جواب میده که کارامو بکنم یانه؟چون اگه برم اونجااحساس میکنم روحیه م بدترمیشه

من چندروز خونه خواهرم موندم از لحاظ روحی به شوهرم نیاز داشتم نتونستم تحمل کنم برگشتم خونه خودم خیلی برام راحت تر بود 


بچم سه هفته زودتر به دنیا اومد همه چیز یهویی شد تمام برنامه هام به هم ریخته بود اصلا داغون بودم بااینکه بچه دومم بود واقعا آمادگی نداشتم نیاز داشتم شوهرم کنارم باشه

خونه خودش باشه بهتر من نزدیکانم خیلی اذیتم کردن سر زایمانشون خدا ازشون نگذره

اره خونه خودش راحت تره منم خونه کسی نرفتم برا بچه سومم چون برا اون دوتا رفتم بیشتر اذیت شدم ولی خب سزارین فکر کنم اذیت بشه 

زندگی بزرگترین شوخیه خداست💚💚💚 که ما زیاد جدیش گرفتیم 💜💜💜

الان که گذشته از اون زمان ولی خیلی قوی شدم و دارم رو خودم کار میکنم از خیچکس توقع نداشته باشم حتی بچه هامم بزرگ شدن هیچ‌توقعی نکنم ازشون 

خیلی سخته ولی باید تمرین کنم فقط خودم و خدا هستیم 

ببین عزیزم همسرت که مرخصی میگیره خیلی خوبه،شما فقط کارهای سنگین نکن،وسواس تمیزی خونه نداشته باش شیر ...

خونه روالان ازصفرتاصدتمیزکردیم هیچ کاری نداره مرغ وحبوبات خیسونده فریزرگذاشتم فقط مشکلم سرپاشدنه که یادم نمیادسردخترم بعدازچندروزتونستم کاراموبکنم

هرآدمی یه آرزویی داره که....همیشه براش آرزو می مونه 😔
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز